نوشته شده توسط : علی محمدی پور

در این مقاله سعی می کنیم پاسخ کاملی برای سوال بلو چیپ (Blue chip) چیست؟ ارائه دهیم و به بررسی ارتباط عمیق بین بلو چیپ در دنیای سرمایه گذاری سنتی و دنیای کریپتو بپردازیم و این ارتباط را به طور جامع شرح دهیم. همانطور که می دانید در تمام کشور های جهان وجود تورم موجب می شود که زندگی افراد با مشکلات عمده ای مواجه شود. به وجود آمدن تورم موجب می شود که سرمایه گذاران بازارهای مالی و همچنین افراد عادی تلاش کنند تا با راهکار مناسب ارز پول نقد خود را حفظ کنند. به نظر می رسد بیت کوین یکی از بهترین راهکار های حفظ ارزش پول است، در جهان امروزی بیت کوین به یک پناهگاه امن برای حفظ ارزش پول تبدیل شده است. این پناهگاه، قوانین حاکمیتی مخصوص به خود را دارد که باعث می ‌شود آن را از دیگر کریپتوکارنسی‌ ها و انواع مختلف دارایی متمایز بدانیم و همین امن بودن محیط آن موجب شده است که افراد بسیار زیادی جذب آن شوند.

بلو چیپ چیست؟

بلو چیپ چیست؟

بهتر است بدانید که در زبان فارسی تعاریف گوناگونی برای Blue chip وجود دارد. در زبان فارسی بلو چیپ را با نام هایی همچون بلو چیپ و چیپ آبی یا حتی سهام آبی می‌ شناسند؛ در تعریف دقیق از Blue chip اینگونه می توان گفت که بلو چیپ در واقع یک نوع پول کازینویی بوده که نمایانگر ارزش یک دارایی است اما این اصطلاح از کازینو‌ها به دنیای مالی سنتی راه پیدا کرده تا به عنوان سهام‌ های با ریسک سرمایه گذاری پایین استفاده شود.

نکته بسیار ضروری در مورد بلو چیپ این است که کارایی بلو چیپ فقط در مبحث سهام و دارایی ها به اتمام نمی رسد بلکه در بازارهای مالی هر نوع فعالیت، بازار یا شرکتی که در شرایط سخت اقتصادی بتواند ثبات خود را حفظ کند و حتی به رشد خود ادامه دهد و با شکست مواجه نشود به عنوان یک بلو چیپ یا فعالیت با ریسک کم در نظر گرفته می‌ شود.

از بهترین مثال های رایج در مورد بلو چیپ می توان به شرکت های انرژی اشاره کرد. همانطور که در قسمت بالا گفتیم بلو چیپ فقط در دارایی ها محدود نمی شود بلکه می توان بلو چیپ را در شرکت های انرژی نیز یافت؛ این شرکت ‌ها حتی در زمان ‌هایی که رشد اقتصادی در کمترین رشد خود قرار دارد و حتی بازار‌های نفت و گاز نیز دچار بحران شده‌ اند، پایداری خود را حفظ خواهند کرد.

این شرکت ها حتی در بحرانی ترین شرایط اقتصاد یک کشور به فعالیت خود ادامه می دهند و ارزش سهام خود را حفظ می کنند حتی در مواقعی می توان مشاهده کرد که این شرکت ها در بحرانی ترین شرایط هم ارزش سهام خود را افزایش داده اند، پس بلو چیپ را می توان در این شرکت ها یافت.

مثالی برای بلو چیپ

مثالی برای بلو چیپ

برای درک بهتر موضوع این مقاله یعنی بلو چیپ چیست؟ به یک مثال بسیار ساده می پردازیم: 

شرکت انرژی انتخابی ما صندوق بازار انرژی با نام Energy Select Sector SPDR Fund است. این صندوق در واج جایی است که به دنبال سرمایه گذاری در این حوزه است و اطلاعات دقیقی از جریان بازدهی این بازار به ما ارائه می ‌دهد و افراد می توانند اطلاعات بسیار دقیق و جامعی از این صندوق دریافت کنند. این بازار قبل از محاسبه هزینه‌ ها، به قیمت انرژی و عملکرد بازدهی بخش شاخص انرژی اشاره دارد؛ این شاخص سعی دارد پس از S&P 500، ارائه موثری از اطلاعات شرکت ‌ها در بخش ‌های نفت، گاز و سوخت ‌های مصرفی و همچنین تجهیزات و خدمات انرژی را به سرمایه گذاران ارائه کند.

در سال 1998 صندوق انرژی تشکیل شد؛ این صندوق در طی این سال ها با مشکلات و بحران های اقتصادی همچون سقوط Dotcom، بحران 2008، پاندمی کووید 19 و اکنون نیز رویدادهای دیگری را که باعث افزایش تورم جهانی شده، تجربه کرده است این بحران ها را می تواند از بزرگترین بحران های اقتصادی محسوب کرد.

این صندوق گرچه با بحران های زیادی مواجه شده است اما علیرغم همه بحران‌ ها و مشکلات اقتصادی، همچنان بیش از 224% بازدهی داشته که حتی در سخت ‌ترین شرایط اقتصادی نیز بازدهی آن از ارزش حداقلی تعیین شده سقوط نکرده است و توانسته به فعالیت خود ادامه دهد. این بحران ها گرچه بسیار تخریب کننده بودند اما این شرکت توانست در مواجه با بحران ها سرمایه خود را در مدت کوتاهی بازیابی کند.

مثالی که در این بخش بیان کردیم به طور کامل بلو چیپ را تحلیل کرد؛ این صندوق، نمونه بارز یک Blue chip در سبد سرمایه گذاری است چرا که می ‌دانیم انرژی چیزی است که دنیا دائما به آن نیاز خواهد داشت؛ از این رو، ارزش سهام این صندوق همیشه با افزایش تقاضا، صعود می ‌کند.

نمونه‌ ای که در مثال قبل مشاهده کردید در اینجا نیز با شاخص Energy Recovery Inc تکرار می‌ شود و می توان آن را در این شاخص مشاهده کرد، این شاخص در NASDAQ لیست شده است و تمرکز آن بر روی ساخت تجهیزات بازیابی انرژی در حوزه گاز، نفت، شیمیایی و صنایع آب سراسر جهان است. با ارزیابی نمودار این شرکت متوجه خواهید شد که سهام آن حتی در سخت‌ ترین بحران‌ های اقتصادی نیز در حال رشد بوده است و با رکورد ارزش مواجه نشده است.

برای کسب اطلاعاتی در مورد رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

بلو چیپ در دنیای کریپتو چگونه است؟

مثال هایی که در قسمت قبل در حوزه بورس و سهام بیان کردیم همگی در بازارهای سنتی رخ داده اند، شاید این سوال نیز برایتان مطرح شود که آیا آن ‌ها در دنیای کریپتو نیز تکرار می ‌شوند یا خیر؟

در جواب این سوال می توان با مشاهده رابطه رفتاری نزدیک بین بازار سنتی و دنیای مالی کریپتو به این نتیجه رسید که جواب این سوال مثبت است، بهتر است بدانید که بیت کوین به عنوان بزرگترین بلو چیپ دنیای کریپتو شناخته می ‌شود.

در ادامه به نمودار عمکرد بیت کوین و ارزش آن توجه کنید:

نمودار عمکرد بیت کوین

این نمودار به عنوان قدیمی ‌ترین نمودار قیمتی بیت ‌کوین از 5 جولای سال 2013 تاکنون شناخته می‌ شود و در این سال ها تغییر نکرده است.

اگر به ابتدای پیدایش بیت کوین و سیر تکامل آن تا امروز توجه کنید متوجه می شوید که این نمودار به ما اطلاعات غلط نمی دهد و روند رشد و تجدید ارزیابی BTC هیچ‌ گاه قرمز نبوده است. این ارز در روند قیمتی خود گرچه با نوسانات بسیار زیادی مواجه شده است اما همواره به قدیمی ‌ترین قیمت خود احترام گذشته است. برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید:

 اگر یک سرمایه گذار در 5 جولای سال 2013 به اندازه 1000$ بیت کوین خریداری می ‌کرد، در مجموع 15.26 بیت کوین در اختیار داشت که با توجه به نمودار قیمتی، در اگوست سال 2022، ارزش آن بالغ‌ بر 350.132.46 دلار آمریکا بود، بازدهی این سرمایه گذاری در طول فاصله 9 ساله بیش از 35,000% است، دستاور این مثال را خیلی کم می توان در دنیای مالی سنتی یافت.

نکته قابل تامل این است که وجود نوسانات در بازارهای مالی موجب شده است که بسیاری از تحلیلگران بازار معتقد باشند که بیت کوین و سایر کریپتوکارنسی‌ ها را نمی ‌توان به عنوان یک Blue chip حساب کرد چرا که این دارایی ‌ها به شدت پرنوسان هستند و این امر مانع برشمردن آن‌ها به عنوان سرمایه‌ گذاری کم خطر می ‌شود.

جهت آشنایی با دوره دکس تریدینگ، بر روی لینک کلیک کنید.

این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران در محاسبات خود این امر را که دنیای کریپتو با دنیای سنتی مالی متفاوت است در نظر نمی ‌گیرند و به این موضوع مهم توجه نمی کنند. در این مقاله مبحث مورد بحث ما در مورد شرکت ها و یا سهام نیست، بلکه بحث تکنولوژی است که به دنبال ایجاد یک واحد پولی غیرمتمرکز با کارایی بیشتر است. تمرکز ما بر روی این موضوع است، بهتر است بدانید که این واحد پول می‌ تواند تعاملات دیجیتال جدیدی را بین بازار‌های جدید شکل دهد.

در نهایت اینگونه می توان گفت که نمی ‌توان قوانین دنیای سنتی و واحد‌های اندازه گیری در آن را به صورت 100% بر روی بازار کریپتو اعمال کرد، بهترین دلیل این منطق، نمودار قیمت بیت کوین است.

آیا Blue Chip ها در بازار نزولی ایمن هستند؟

آیا Blue Chip ها در بازار نزولی ایمن هستند؟

حال یک کریپتوکارنسی را به عنوان یک بلو چیپ در نظر می گیریم البته توجه داشته باشید که این موضوع به معنای آن نیست که این دارایی تحت تاثیر بازار‌های نزولی قرار نخواهد گرفت.

ارزش یک کریپتوکارنسی همواره تحت تاثیر بازار‌های نزولی (Bear market) قرار دارد، در این بخش شما نیز بیت کوین را به عنوان شاخص ترین مثال در نظر بگیرید. این ارز پس از سقف 68,789.63 دلاری خود در نوامبر سال 2021، در محدوده 21,000 دلار معامله می ‌شد اما اگر به قیمت کنونی آن توجه کنید می بینید که قیمت فعلی آن کمتر از یک سوم سقف قیمت آن است، با این حال کسانی که در دو سال پیش بر روی این ارز سرمایه گذاری کرده‌اند همچنان بیش از 70% در سود هستند!

مثالی که در بالا مطرح کردیم را می توان به تمام موارد کریپتوکارنسی های بازار بزرگ ربط داد. در کل همه آن‌ها از بازار‌های نزولی بزرگ تاثیر پذیرفته‌ اند؛ البته توجه داشته باشید که بازار کریپتوکارنسی تنها بازاری نیست که از روند نزولی جهان تاثیر می پذیرد بلکه بازار‌های سنتی نیز بازتابی از این روند هستند و از روند نزولی بازار تاثیر می پذیرند؛ حتی ارز‌های جهانی مانند یورو و دلار آمریکا نیز تحت تاثیر تورم و بازار‌های نزولی قرار می ‌گیرند و ممکن است که با کاهش ارزش مواجه شوند.

با تمام این موارد که ذکر کردیم اینگونه می توان نتیجه گیری کرد که نمی توان به طور قطعی گفت که یک بلو چیپ به صورت قطعی از همه بازار‌های نزولی در امان است و هیچ وقت دچار نوسان نمی شوند. یک معامله گر یا یک سرمایه گذار نمی ‌تواند از سقوط نکردن یک سهام یا دارایی کریپتو به صورت 100% اطمینان حاصل کند.

هنگامی که شما در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنید نمی‌ توانید به صورت قطعی از کاهش ارزش سرمایه خود مطمئن شوید چرا که در هر نوع سرمایه گذاری، همیشه ریسک ‌هایی وجود دارند که باید آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهید و نباید همواره با اطمینان کامل به بازار اعتماد کنید.

مهم ترین نکته این بخش این است که هنگامی که صحبت از سهام یا کوین با سطح ریسک پایین می ‌شود و احتمال ریسک آن بسیار کم دیده می شود، به شکل نامحسوسی منظور این است که “سهام مورد نظر احتمالا منفجر خواهد شد اما عواملی هستند که باعث می ‌شوند این اتفاق رخ ندهد و یا از رخ دادن آن جلوگیری کند،” در این جا آن عوامل تفاوت بین یک سهام خوب و بد یا کوین قابل اتکا و بی ‌ثبات را مشخص می‌ کند.

بررسی ریسک سرمایه گذاری و عوامل درگیر در ریسک

آشنایی با بلو چیپ

برای آن که درک بهتری از ریسک سرمایه گذاری و عوامل درگیر در ریسک داشته باشید، به مثال زیر توجه کنید:

هنگامی که ما در یک بازار نزولی هستیم و نگاه ما به دو شرکت معطوف شده است، در روند نزولی قیمت ‌ها به آرامی سقوط می ‌کنند اما در مورد این شرکت ‌ها، شرکت A، در چنین وضعیتی هیچ گامی برای متنوع کردن بازار خود انجام نمی ‌دهد، آن‌ ها هیچ محصول جدید یا گامی برای کاهش هزینه‌ ها و آماده سازی حساب‌ های خود برای مواجهه با چنین شرایطی بر نمی ‌دارند و هیچ تلاشی برای نگه داشتن خود در سطح بالاتر نمی کنند.

در مقابل شرکت A، شرکت B وجود دارد که نه تنها ساختار خود را برای چنین زمان‌ های بدی بازسازی می‌ کند بلکه به دنبال توسعه محصولات جدیدی برای بازار‌های جدید است، شرکت B تمام تلاش خود را برای ارائه محصولات با گزینه ‌های بیشتر و افزایش فعالیت خود در راستای زنده ماندن در این شرایط انجام می ‌دهد و به نظر می رسد این شرکت با تمام قوا در حال پایداری در برابر بازار نزولی است برخلاف شرکت A.

جهت کسب اطلاعاتی در مورد دوره اسمارت مانی بر روی لینک کلیک کنید.

شرکت B که تلاش چشمگیری برا پایداری دارد، علاوه‌ بر این که به دنبال افزایش فعالیت ‌های خود در بازار‌های مختلف است بلکه برای افزایش رشد و بهره برداری از شرایط بازار نهایت تلاش خود را به کار می ‌بندد تا در شرایط نزولی بازار با شکست مواجه نشود.

اکنون نوبت آن است که این سوال را از خود بپرسید که آیا شرکت A شانس حفظ ارزش خود را خواهد داشت یا شرکت B؟ سرمایه گذاری بر روی کدام یک از آن‌ها امن ‌تر است و می تواند برایتان سود خوبی به ارمغان آورد؟ مسلما شرکت B پاسخ سوالات ما است و دلیل آن نیز بسیار واضح است.

گرچه بازار با روند نزولی همراه است اما شرکت با تمام قوای خود برای غلبه بر بازار نزولی تلاش می کند و در این مسیر پایدارتر از شرکت A فعالیت می کند، این موضوع در مورد دنیای کریپتوکارنسی و ارز‌های رایج آن نیز صدق می ‌کند.

پروژهای کریپتویی

پروژهای کریپتویی در بلو چیپ

در بازار کریپتوکارنسی نیز پروژه‌ هایی همچون بیت کوین و اتریوم همیشه خلاقیت خود را در توسعه و نوآوری ادامه داده‌ اند و در این مسیر حرکت کرده اند. چه در زمستان کریپتو در سال 2018 و چه امروز، آن ‌ها تلاش خود را برای بهبود تکنولوژی، ارائه دسترسی بهتر و افزایش کاربری ادامه می‌ دهند.

همواره عواملی همچون سقوط ارزش بیت کوین، اتریوم یا سایر پروژه‌های رایج کریپتو باعث توقف تیم آن‌ ها در توسعه پروژه و تکنولوژی‌های آن نشده است، آن‌ها دائما در تلاش برای باز پس گیری چیزهای از دست رفته و غلبه ‌بر آن هستند تا در این بازار نزولی مقاومت کنند.

بهتر است بدانید که در بازارهای مالی چرخه سقوط و ظهور همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت زیرا این بازار همواره با نوسانات بسیار زیادی مواجه است و تا زمانی که پروژه‌ های کریپتو به این روحیه پایداری و رشد خود ادامه دهند؛ به عنوان چیپ آبی در نظر گرفته می‌ شوند. این موضوع در بازار سنتی نیز صدق می ‌کند و نمی توان در مورد بازار سنتی استثنا قائل شد زیرا همانطور که در اول مقاله گفتیم چیپ آبی بازارهای سنتی را نیز شامل می شود.

برای آشنایی با دوره شکار فرصت های سرمایه گذاری، بر روی لینک کلیک کنید.

اگر بخواهیم به یک جمع بندی جامع برسیم اینگونه می توان گفت که در واقع همه چیز به عملکرد شرکت‌ ها و کوین‌ های کریپتو بستگی دارد که چگونه خود را نشان دهند و تا چه حد توانایی استقامت داشته باشند، تنها این مسئله باعث می ‌شود بتوانند در بازار‌های نزولی و شرایط سخت اقتصاد در بازار باقی بمانند.

همواره در بازارهای مالی به خاطر داشته باشید انتخاب یک سهام یا کوین کریپتو 100% ایمن غیرممکن است چرا که در هر صورت آن‌ها نیز از بازار‌های نزولی و شوک‌ های اقتصاد در کوتاه مدت تاثیر می‌ پذیرند و نوسانات این بازار اجازه نمی دهند که به طور قطعی در مورد ایمن بودن آن صحبت کنیم؛ اما کاری که شما می ‌توانید انجام دهید این است که در هنگام سرمایه گذاری چه در بازار بورس و چه کریپتو به خوبی تحقیق و مشاهده انجام دهید تا بتوانید به درست ترین گزینه دست یابید.



:: برچسب‌ها: دوره دکس تریدینگ، آموزش ارز دیجیتال، اتریوم، بیت کوین ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

سوپرچین جامعه‌ای از زنجیره‌های رمزنگاری است که با استفاده از مجموعه‌ای یکپارچه و منبع باز از اجزای نرم‌افزاری، همکاری هماهنگ را برای این زنجیره‌ها به ارمغان می‌آورد. شبکه اتریوم با موفقیت، تسلط خود را در صنعت بلاک چین تثبیت کرده است. این شبکه با ایجاد بلاک پیدایش خود در 30 جولای 2015، قابلیت ایجاد و اجرای قراردادهای هوشمند را در الگوریتم بیت کوین معرفی کرد و قول عدم تمرکز، امنیت و مقیاس پذیری را داد. با توجه به این مزیت بزرگ، اتریوم همچنان در بالای زنجیره های لایه بالایی باقی می ماند اما این تسلط، با افزایش کاربران و حجم تراکنش ها با چالش های زیادی مواجه شده است. مقیاس پذیری به نفع تمرکززدایی و افزایش امنیت کاهش یافته و کارمزدها و زمان ثبت و پردازش تراکنش ها افزایش یافته است.

در واقع، با معرفی قراردادهای هوشمند، شبکه اتریوم بلاک چین را به حوزه‌های دیگری مانند بازی‌های ویدیویی، اینترنت اشیا و متاورس باز کرد و بین سال‌ های 2020 تا 2021 تعداد کاربران فعال ماهانه افزایش یافت. (MAU)، از 2.3 میلیون نفر به 8.3 میلیون نفر و توانایی پردازش تعداد تراکنش ها در این شبکه به 15 تراکنش در ثانیه محدود شد. این رشد انفجاری امکان ضرب در 10 میانگین گس روزانه در هر شبکه را فراهم کرده است.

این محدودیت ها منجر به توسعه راه حل های لایه دو شده است. با ترکیب چندین تراکنش خارج از زنجیره و ادغام آنها در یک تراکنش واحد در زنجیره اصلی یا همان لایه یک، لایه دو فرآیند را ساده می کند و در نتیجه حجم و فشار کاری روی زنجیره اصلی کاهش می یابد و بنابراین نه تنها کارمزد یا هزینه گس به حداقل می رسد، سرعت پردازش و اجرای تراکنش نیز افزایش می یابد. شبکه اتریوم زنجیره اصلی، لایه یک است و لایه دو، لایه ای بالای لایه اصلی است که راه حل هایی برای حل مشکل مقیاس پذیری اتریوم بر روی آن تعریف شده است.

راه حل های لایه دوم اتریوم

راه حل های لایه دوم اتریوم

راه حل های لایه دو اتریوم امنیت تراکنش ها را به دو صورت فراهم می کنند:

  • اجماع لایه اصلی اتریوم است
  • جدا از شبکه اصلی

راه‌ حل‌ های شبکه اصلی مجزا، بلاک‌ چین‌ های جداگانه‌ای هستند که در کنار زنجیره اصلی اتریوم عمل می‌کنند و امکان تبادل دارایی‌ ها را در میان زنجیره‌ها فراهم می‌کنند. این زنجیره جانبی، ازدحام زنجیره اصلی را کاهش می دهد و با انتقال تراکنش های میکرو دیفای، بار اضافی را از شبکه اصلی حذف می کند. راه حل توافقی لایه هسته همان مراحل راه حل شبکه هسته تقسیم شده را دنبال می کند، با این تفاوت که تراکنش ها در نهایت پس از فشرده سازی به لایه اصلی بازگردانده می شوند.

جمع‌ آوری‌ها، به معنای جمع‌آوری‌شده، یکی از انواع راه‌حل‌های لایه دو اتریوم هستند که در آن تراکنش‌ها خارج از بلاک چین اصلی پردازش و جمع‌آوری می‌شوند؛ سپس تراکنش‌ها تجمیع، خلاصه شده و به شبکه اصلی ارسال می‌شوند. در این راه حل، امنیت تراکنش توسط همان لایه اصلی اتریوم تضمین می شود. Rollup ها به ZK-Rollups (Zero-Knowledge Rollups) و Optimistic Rollups (Optimistic Rollups) تقسیم می شوند.

مجموعه‌ های خوش‌ بینانه با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگار هستند و امکان اجرای قراردادهای هوشمند را دقیقاً همانطور که در شبکه اتریوم اجرا می‌شوند، می‌سازند. این راه حل لایه دو، همانطور که از نام آن پیداست، بسیار خوش بینانه فرض می کند که همه تراکنش ها معتبر هستند. یکی از بزرگترین و امیدوارکننده‌ترین پروژه‌های مبتنی بر راه‌ حل لایه دو Optimism است که مفهوم سوپرچین نیز به این راه‌حل مربوط می‌شود.

آپتیمیسم چیست؟

آپتیمیسم چیست؟

Optimism یک راه حل مقیاس پذیر لایه دو است که با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگار است و از مکانیزم Rollups استفاده می کند. همانطور که گفتیم، رول آپ ها تراکنش ها را به صورت دسته ای، خارج از زنجیره روی بلاک چین دیگر و سریعتر (همان لایه دو) پردازش می کنند، سپس داده های تراکنش را به بلاک چین اصلی (لایه یک یا شبکه اصلی) منتقل می کنند. به عبارت دیگر، جمع‌آوری‌ها ده‌ها تراکنش را از شبکه اصلی حذف می‌کنند و آنها را خارج از زنجیره پردازش می‌کنند، سپس آنها را به یک تراکنش تبدیل می‌کنند و دوباره به زنجیره اصلی می‌فرستند. به همین دلیل، رول‌ آپ‌ها را محلول مقیاس‌ بندی خارج از زنجیره نیز می‌نامند. هزینه های پرداخت شده برای این تراکنش ها بین همه کاربران تقسیم می شود. هنگامی که یک تراکنش از طریق راه حل Optimism پردازش می شود، با استفاده از زیرساخت امنیتی اتریوم با لایه اول در ارتباط ثابت باقی می ماند. همه این رویدادها بدون هیچ تغییری در لایه اول انجام می شود.

در رول آپ‌ های خوش‌ بینانه، فرض می‌شود که کاربران با حسن نیت رفتار می‌کنند، به طوری که تمام تراکنش‌های ارسال‌شده در سطح یک تا زمانی که مخرب بودن آنها ثابت نشود معتبر تلقی می‌شوند. در این لایه دو راه حل با مفروضات مثبت، زمان پردازش تراکنش صرفه جویی می شود و فرآیندهای خسته کننده تأیید و اعتبارسنجی حذف می شوند.

در واقع، Optimism برای بازگرداندن تراکنش به شبکه اصلی اتریوم نیازی به اثبات صریح قبلی از اعتبار تراکنش‌ها ندارد و فرض می‌کند که تراکنش‌ها معتبر هستند اما برای اعتراض به صحت تراکنش، یک تاخیر هفت روزه به نام پنجره چالش در نظر گرفته شده است. اگر در این مدت شک داشته باشید، سیستم اثبات خطا (که قبلاً سیستم اثبات تقلب نامیده می شد) معامله مورد نظر را تأیید می کند.

بنابراین، یک بازه زمانی هفت روزه توسط گره ها برای شناسایی و اثبات تقلبی بودن یا نبودن داده ها در نظر گرفته می شود و در صورت اثبات تقلبی بودن تراکنش های ارسالی، ابتدا فرآیندی برای اثبات تقلب اجرا می شود، سپس با استفاده از داده های موجود در زنجیره اصلی اتریوم، محاسبات صحیح تراکنش انجام می شود. گره ها در این روش با پاداش یا جریمه ای که در قالب به دست آوردن یا از دست دادن اتر (ETH) دریافت می کنند، انگیزه می یابند.

OP Stack چیست؟

OP Stack چیست؟

OP Stack که در اکتبر 2022 راه اندازی شد، مجموعه ای از نرم افزارهای منبع باز است که بلاک چین هایی مانند Optimism روی آن پیاده سازی می شود. مجموعه‌ای از فناوری‌ها و ماژول‌ها که به‌ عنوان مدلی از بلاک‌ چین‌ های مدولار، مقیاس‌پذیر و قابل تعامل ارائه شده‌اند. استک OP نه تنها به استک لایه 2 Optimism کمک می کند، بلکه قالبی برای ایجاد طیف وسیعی از بلاک چین های لایه 2 جدید در اختیار توسعه دهندگان قرار می دهد. استک OP در 6 ژوئن 2023 افزایش یافت، زمانی که راه حل لایه دوم Optimism ارتقاء Bedrock را معرفی کرد. ارتقاء Bedrock یک سری پیشرفت‌ها را به همراه داشت، مانند کاهش هزینه‌های تراکنش، کاهش زمان لازم برای سپرده‌گذاری و بهبود عملکرد گره.

علاوه بر همه این اقدامات، Optimism برای توسعه بلاک چین، دو لایه جدید خود و در نتیجه ظهور زنجیره پایه دو لایه، همکاری با کوین بیس را نیز سازماندهی کرده است تا کاربران و توسعه دهندگان را به شبکه اتریوم متصل کند و در اختیار آنها قرار دهد. توانایی ایجاد برنامه های غیرمتمرکز یا Dapps ارزان تر، سریع تر و ایمن تر بود.

Base Chain از OP Stack برای دستیابی به اهداف خود استفاده می کند و هدف آن این است که به عنوان پلی بین محصولات، کاربران و دارایی های Coinbase و اکوسیستم گسترده تر اتریوم عمل کند اما این تنها آغاز است؛ هزاران زنجیر ردیف دوم ممکن است در آینده پدیدار شوند و اکنون سوال این است که چگونه این زنجیره ها می توانند وجود داشته باشند و به طور مداوم کار کنند؟ اینجاست که مفهوم Superchain وارد می شود.

سوپرچین چیست؟

سوپرچین چیست؟

ارتفاع Bedrock بستری پایدار برای آپتیمیسم فراهم کرد اما آینده این رول آپ به عنوان راه حل لایه دو برای اتریوم چیست؟ پاسخ Superchain است. لایه آپتیمیسم دو زنجیره ای که دارای امنیت، لایه ارتباطی و استک OP هستند. در بدن انسان تک تک سلول ها اندام ها را تشکیل می دهند، سپس این اندام ها ارگانیسم ها را تشکیل می دهند و این موجودات نیز جامعه را تشکیل می دهند. تحولات در دنیای رمزارز تا حدی منعکس کننده این ساختار است.

بیت کوین را می توان یک ارگانیسم تک سلولی، یک زنجیره با عملکرد انحصاری در نظر گرفت اما در مورد اتریوم، اکوسیستم با افزودن لایه ای از قابلیت برنامه ریزی با قراردادهای هوشمند، به ارگانیسمی چند سلولی تبدیل شد. سپس توکن‌ها آمدند که واحدهای کوچکتری هستند؛ اکنون با راه‌ حل‌های لایه دو، ایده زنجیره‌ها یا ارگانیسم‌ های متعدد پدیدار می‌شود.

Superchain مانند اجتماع زنجیره ای است که به یکدیگر متصل می شوند. اگر هر زنجیره رمزنگاری یک موجودیت منفرد در نظر گرفته شود، سوپرچین در واقع همکاری هماهنگ این زنجیره‌ها است. همانطور که بسیاری از ارگانیسم‌های منفرد یک جامعه را تشکیل می‌دهند، زنجیره‌ های زیادی نیز می‌توانند با هم جمع شوند و یک ابر زنجیره را تشکیل دهند.

هدف اصلی سوپرچین ارائه و بهبود مقیاس پذیری است. برای گرد هم آوردن یک میلیارد نفر در دنیای ارزهای دیجیتال، به بیش از چند کانال نیاز داریم. یک سوپر زنجیره تضمین می کند که این زنجیره های منفرد به عنوان یک واحد ارتباط برقرار کرده و به طور منسجم عمل می کنند. اساساً، سوپرچین ترکیبی از چندین زنجیره خواهد بود که در بالای استک OP ساخته شده‌اند و شبکه اصلی Optimism را با زنجیره‌های لایه دو دیگر ادغام می‌کند. این طراحی نوآورانه به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا نه تنها یک زنجیره خاص، بلکه سوپرچین را به عنوان یک موجودیت کلی، هدف قرار دهند.

برای کسب اطلاعاتی در زمینه آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

مزایای سوپرچین

مزایای سوپرچین

گفتیم که سوپرچین یک شبکه افقی از زنجیره هایی است که با استفاده از OP Stack ساخته شده است که به هم متصل بوده و دارای یک لایه امنیتی و ارتباطی مشترک هستند. برخی از مزایای سوپرچین عبارتند از:

ایجاد انگیزه برای کانال های فردی

به طور عمده، Superchain یک پلتفرم استاندارد و ایمن را ارائه می دهد. اگر جامعه کریپتو به یک مدل امنیتی خاص اعتقاد داشته باشد، عضویت در سوپرچین به نفع آنهاست و تضمین می کند که آن جامعه به بهترین شکل ممکن عمل می کند و بالاترین استانداردها را رعایت می کند.

همگنی

یکنواختی یا همگنی اساس کار سوپرچین را تشکیل می دهد و از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا امکان تبلیغ همزمان کانال ها را ایجاد می کند.

برای اطلاع از نحوه ثبت نام در صرافی مکسی، بر روی لینک کلیک کنید.

بهبود استحکام کد پایه ای

با راه‌اندازی لایه‌های جدید، کد اصلی زنجیره، پایه کد استاندارد شده، دائماً تغییر می‌کند و با گذشت زمان، علاوه بر ساده‌سازی کد، در برابر آسیب‌پذیری‌های احتمالی نیز مقاومتر می‌شود.

ارتقای UI/UX

افزایش سهولت استفاده و کاربرپسندی به ادغام همزمان تراکنش ها بین زنجیره های مختلف Optimism، بدون نیاز به پل زدن یا دخالت واسطه ها اشاره دارد. اگرچه سوپرچین از چندین زنجیره تشکیل شده است، کاربر نهایی از یک زنجیره یکپارچه استفاده می کند که در عمل پیشرفت هایی مانند استفاده از کاوشگرهای بلاک جهانی (در مقابل کاوشگرهای جداگانه برای هر زنجیره، مانند اسکنر اتریوم و حذف شبکه ها را به همراه دارد.

فرض کنید چندین بار روی زنجیره‌های Optimism جداگانه معامله می‌کنید و در عین حال احساس می‌کنید که با یک زنجیره در حال تعامل هستید، این مفهوم یک سوپر زنجیره است که نیاز به واسطه‌ها و بریج ها را از بین می‌برد. علاوه بر این، رابط های برنامه های مختلف را نیز ساده می کند، مانند حذف منوی کشویی در برنامه کیف پول متامسک.

آسان کردن زندگی برای برنامه نویسان

Superchain به معنای واقعی کلمه به توسعه دهندگان اتریوم کمک می کند تا برنامه های غیرمتمرکز را آسانتر و بدون زحمت در زنجیره Optimism توسعه دهند و اجرا کنند.

مشکلات سوپرچین

مشکلات سوپرچین

برخی از چالش هایی که مانع استفاده از سوپرچین می شوند عبارتند از:

فورک بدون اثبات عیب

بحث در مورد استراتژی Optimism ظهور زنجیره‌هایی است که به دلیل قابلیت فورک OP Stack بی‌خطر نیستند. اثبات عیب که به عنوان محافظت از تقلب نیز شناخته می شود، پایه اصلی Superchain است اما این سوال پیش می‌آید: بلاک چینی که از اثبات خطا استفاده نمی‌کند چه پیامدهای امنیتی دارد؟ آیا یک زنجیره آپتیمیسم همچنان امنیت دارایی های کاربران خود را تضمین می کند؟

برای پاسخ به این سوال، Optimism یک رویکرد متوالی را اتخاذ می کند: ابتدا بستر، سپس ماژول اثبات تقلب. هنگامی که توانایی اثبات تقلب یا اشتباه گنجانده شود، هر زنجیره عملیات دوشاخه نیز می تواند این شواهد را بپذیرد.

سازگاری

برای اینکه سوپرچین به طور موثر عمل نماید و هدف خود را برآورده کند، باید پایدار باشد. هر زنجیره سوپرچین فردی باید از استانداردها، پروتکل ها و ساختارهای یکسانی پیروی کند. در واقع چالش اصلی، اطمینان از سازگاری و استانداردسازی هر زنجیره در سوپرچین است. این کانال ها نه تنها باید درک مشترکی از یکدیگر داشته باشند، بلکه باید با هم تبلیغ و مدیریت شوند. علاوه بر این، Superchain در حال حاضر یک مفهوم در حال توسعه است و تیم Optimism آن را به عنوان یک سفر چند ساله می بیند!

تحولات جاری در اطراف OP Stack

پس از ارتقای بستر، زنجیره لایه دو آپتیمیسم با افتخار به عنوان پیشگام سوپرچین معرفی می شود و لایه دوم زنجیره پایه کوین بیس با اختلاف کمی در رتبه دوم قرار دارد. موسساتی مانند ورد کوین به طور فعال از پتانسیل OP Stack استفاده می کنند. Aevo، یک صرافی غیرمتمرکز، اخیراً زنجیره OP Stack خود را نیز معرفی کرده است. برای جان سالم به در بردن، BNB Chain همچنین اجرای بتا opBNB را اعلام کرد، نسخه‌ای که با OP Stack و EVM سازگار است. بنابراین می توان گفت که موج OP Stack در حال افزایش است.

مقایسه سوپرچین با اتریوم

شبکه اتریوم از سال 2015 تا 2019، در مرحله تحقیقاتی بود و با ظهور اتریوم 2.0 در سال 2020، این مفاهیم به چالش های مهندسی تبدیل شدند. در مقایسه تکامل سوپرچین با جدول زمانی اتریوم، به نظر می رسد که سوپرچین در حال حاضر جایی بین فاز تحقیقاتی و فاز مهندسی است.



:: برچسب‌ها: سوپرچین، آموزش ارز دیجیتال، صرافی مکسی ,
:: بازدید از این مطلب : 14
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 اسفند 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید به احتمال زیاد نام چارلی لی را شنیده اید؛ لایت کوین را می توان به عنوان یکی از قدیمی ترین آلت کوین های بازار ارزهای دیجیتال معرفی کرد. لایت کوین توانسته با موفقیت های روز افزونش بر دیگر کوین ها پیشی بگیرد؛ این ارز دیجیتال نشان داد که می تواند در برابر حوادث مارکت کریپتو محو نشود و مانند گذشته جایگاه خود را حفظ کند. امروزه لایت کوین با قدرت به مسیر خود ادامه می دهد و در عین حال نیز طرفداران بسیار زیادی دارد. ما در این مقاله قصد داریم به معرفی خالق رمزارز لایت کوین یعنی Charlie Lee بپردازیم؛ چارلی لی که از چهره های سرشناس بازارهای مالی است، فردی که امروزه پشت یکی از موفق ترین فورک های بیت کوین ایستاده و به صورت مداوم از این ارز حمایت می کند.

نگاهی به زندگینامه چارلی لی

نگاهی به زندگینامه چارلی لی Chocobo نام مستعار چارلی لی است که عده زیادی او را با همین نام می شناسند؛ او یک داشمند بسیار بزرگ است که در گذشته در دو شرکت مشهور یعنی گوگل و کوین بیس کار کرده است. چارلی متولد سال 1977 در کشور افریقا است، او در ساحل عاج به دنیا آمده است اما شاید جالب باشد بدانید که والدین چارلی لی هر دو اصالتا چینی هستند. در سال 1990 زمانی که چارلی یک نوجوان بود به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد، این مهاجرت آغاز کار چارلی بود.

چارلی یک برادر به اسم بابی دارد، بابی نیز در صنعت ارزهای دیجیتال فعال است و یکی از افراد مشهور این حوزه است. چارلی کسی بود که برای اولین بار بابی را با ارزهای دیجیتال آشنا کرد، بابی بعد ها تصمیم گرفت بر روی یک صرافی بزرگ ارز دیجیتال به نام BTCC سرمایه گذاری کند، او در انتها مدیر عاملی این صرافی را برعهده گرفت.

برای کسب اطلاعاتی در مورد دنیای رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

مسیر شغلی چارلی لی

مسیر شغلی چارلی لیهمانطور که در قسمت قبل گفتیم مهاجرت اولین پله برای شروع آغاز موفقیت های چارلی لی بود؛ او پس از آن که همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد به ادامه تحصیل پرداخت. او در رشته علوم کامپیوتر تحصیل کرد و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰، از دانشگاه MIT (موسسه فناوری ماساچوست) گرفت.

Charlie Lee از سال 2000 که فارغ التحصیل شد فعالیت خود را شروع کرد، او در ابتدای فعالیتش در شرکت های متفاوت به عنوان مهندس نرم افزار مشغول شد؛ وی هفت سال بعد یعنی در سال 2007 در شرکت گوگل شروع به فعالیت کرد، او بر روی محصولاتی همچون Chrome OS، YouTube Mobile و Play Games کار کرد.

در سال 2008 که بیت کوین اختراع شد، با ظهور فناوری بلاک چین، همه توجه ها بر روی آن متمرکز شد؛ حتی چارلی لی نیز به آن جذب شد به طوری که در ساعت های استراحتش بر روی ساخت و کدنویسی ارزهای دیجیتال کار می کرد. او تلاش می کرد بتواند ارزی را اختراع کند که بتواند سریع تر و ارزان تر از بیت کوین باشد؛ در نتیجه این تلاش ها، او سرانجام رمزارز لایت کوین را اختراع و به بازار رمزارزهای دیجیتال معرفی کرد.

بعد از اختراع لایت کوین، Charlie Lee همچان در شرکت گوگل به کار خود ادامه داد تا اینکه در سال 2013 جذب کوین بیس که یکی از معتبرترین و بزرگترین صرافی های آمریکا به شمار می رود شد. تغییر مسیری که بیان کردیم کار چارلی را نسبت به زمانی که در شرکت گوگل فعالیت می کرد سخت تر کرد، حتی او در یکی از پست هایش در ایکس گفت که میزان دریافتی او نصف شده است اما علاقه چارلی لی به ارزهای دیجیتال موجب شد که او این کاهش دریافتی را به راحتی بپذیرد.

چارلی تا سال ۲۰۱۷، در سمت مدیریت مهندسی این مجموعه به فعالیت پرداخت. از سال ۲۰۱۷ تا به امروز، Charlie lee مشغول کار در بنیاد لایت کوین است و در واقع مسئول این موسسه محسوب می‌ شود. هدف این بنیاد، ترویج لایت کوین و ارتقای آن در زمینه فناوری‌ های مربوط به بلاک چین است.

برای کسب اطلاعاتی در مورد نحوه ثبت نام در صرافی مکسی به صورت تصویری، بر روی لینک کلیک کنید.

دارایی خالص چارلی لی چقدر است؟

دارایی خالص چارلی لی چقدر است؟

چارلی لی یکی از افراد ثروتمند در جهان است که نمی توان به طور کامل میزان دارایی او را شرح داد. او را می توان به عنوان یکی از قدیمی ترین متخصصان این حوزه معرفی کرد؛ برای اینکه بتوانید ثروت زیاد Charlie Lee را درک کنید، بهتر است به این مثال توجه کنید، اگر یک سال قبل ۱۰۰ دلار را در لایت کوین سرمایه گذاری می کردید، آن رقم اکنون ۳۰،۰۰۰ دلار ارزش داشت. ثروت چارلی لی نیز به همین روش زیاد شد، وی تا مارس ۲۰۲۱ حدود ۲۰ میلیارد دلار دارایی خالص داشت که این دارایی هم اکنون روز به روز در حال افزایش است و او را به یکی از افراد ثروتمند در دنیا تبدیل کرده است.

خلق لایت کوین

خلق لایت کوین

 اگر برای شما نیز ماهیت لایت کوین سوال شده است باید بدانید که لایت کوین نیز یکی از مشهورترین رمزارزهای دیجیتال است که چارلی لی آن را برای اولین بار خلق کرده است. البته شاید برای شما نیز جالب باشد بدانید که چارلی قبل از آن که لایت کوین را خلق کند ابتدا رمزارز به نام Fairbix را ایجاد کرده بود اما این رمزارز قدرت کافی در برابر آشفتگی های بازار را نداشت و نتوانست دوام بیاورد و به سرعت نابود شد. این پایان کار چارلی لی نبود او همچنان تلاش کرد، توانست از اشتباهاتش درس بگیرد و سرانجام در سال 2011 توانست لایت کوین را اختراع کند. این رمزارز همانند رمزارز بیت کوین از الگوریتم اثبات کار (POW) استفاده می کرد، لایت کوین ابتدا با شبیه سازی کدهای بیت کوین نوشته شد اما چارلی تغییراتی در آن به وجود آورد که این تغییرات موجب شد که لایت کوین برای پرداخت های کوچک نیز بسیار مناسب باشد.

لایت کوین حداکثر عرضه‌ ای (Max Supply) معادل ۸۴ میلیون واحد دارد که چهار برابر بیت کوین است و این عدد بسیار قابل توجه است. زمان تولید هر بلاک لایت کوین، یک چهارم بیت کوین (میانگین ده دقیقه برای هر بلاک)، یعنی حدود دو و نیم دقیقه تعیین شده است.

امروزه چالی لی اعلام کرده که او زمان زیادی برای برنامه نویسی لایت کوین صرف نکرده است و این برنامه نویسی نیز آن مقدار که تصور می شود زمان بر نیست.

چارلی از زمانی که لایت کوین را به بازار رمزارزها اضافه کرد بارها اعلام کرد که قرار نیست لایت کوین جای رمزارز بیت کوین را بگیرد بلکه این دو مکمل BTC به حساب می آیند. او لایت کوین را رقیب بیت کوین نمی بیند و بر این باور است که اگر بیت کوین طلای دیجیتال باشد، در کنارش لایت کوین حکم نقره را دارد.

البته نمی توان شباهت لایت کوین و بیت کوین را انکار کرد، مهم ترین تفاوت های این دو رمزارز این است که تابع هشِ لایت کوین با تابع هش بیت کوین (SHA-256) متفاوت است. همانطور که می دانید هنگامی که بیت کوین اختراع شد استخراج آن با دستگاه های گران و قوی Gpu انجام می شد، این هزینه های زیاد باعث می شود افراد نتوانند به استخراج بیت کوین بپردازند. چارلی تابع هش Scrypt را برای لایت کوین در نظر گرفت، در آن زمان که هنوز ابتدای راه استخراج ارزهای دیجیتال بود، تابع Scrypt می ‌توانست کمک کند که استخراج لایت کوین توسط دستگاه‌های ارزان ‌تری مثل Cpu، سریع ‌تر صورت بگیرد.

از مهم ترین کارهای Charlie Lee می توان به این مورد اشاره کرد که او در صفحه توییتر خود توضیح داده که بعد از استخراج ۱۵۰ واحد لایت کوین، اطلاعیه‌ ای درباره این ارز دیجیتال در انجمن بیت کوین تاک منتشر کرده و کدهای آن را در دسترس عموم گذاشت. هم ‌اکنون، چارلی لی و دیگر اعضای تیم لایت کوین به نام ‌های الن آستین (Alan Austin)، شینشی وانگ (Xinxi Wang) و زینگ یانگ ( (Zing Yangبه ترتیب، به ‌عنوان مدیر و اعضای هیئت‌ مدیره این بنیاد، مشغول کار هستند.

برای اطلاع از نحوه معامله با اسمارت مانی، بر روی لینک کلیک کنید.

چارلی لی و فروش لایت کوین ها

چارلی لی و فروش لایت کوین ها همانطور که گفتیم چارلی لی لایت کوین را به سراسر جهان معرفی کرد، او در عین از مالکان این ارز نیز شناخته می شود. در سال 2017 که لایت کوین به سقف تاریخی خود نزدیک شد، چارلی لی ارزهای LTC را فروخت، او ادعا کرد که حجم LTC فروخته شده بخش کمی از حجم روزانه لایت کوین بوده و هیچ تاثیر مخربی بر روی قیمت آن بر جای نگذاشته است.

چارلی لی و نقشش در رسانه های جمعی

چارلی همواره با شخصیت بسیار آرامش شناخته می شود؛ او اهل حاشیه نیست و همواره کارهای خود را در سکوت جلو می برد. از بیشترین فعالیت وی می توان به این موضوع اشاره کرد که در دهمین سالگرد تاسیس لایت کوین، یک سری پست هایی در شبکه ایکس منتشر کرد که این پست ها شامل تاریخچه صفر تا صد لایت کوین بوده و ناگفته ها و رمز و رازهای این رمزارز را بیان می کرد.

البته حضور چارلی لی در رسانه ها به این موضوع ختم نمی شد، او در عین حال در دو فیلم مستند نیز حضور داشته است. یکی مستند «کریپتوپیا: بیت کوین، بلاک چین و آینده اینترنت» که سال ساخت آن به ۲۰۲۰ برمی‌ گردد و در جشنواره فیلم ونیز هم برنده جایزه بهترین مستند شده است.

فیلم دیگر که Charlie Lee در آن حضور داشت، مستندی سریالی به نام «NEXT: Blockchain» بود که در ۶ قسمت، صحبت ‌های افراد معروف و بزرگ کریپتو را درباره فناوری بلاک چین پخش می‌ کرد. چارلی در ساخت یک فیلم سینمایی ترسناک به نام «ما تاریکی را احضار می‌ کنیم» هم مشارکت داشته که این فیلم توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند؛ او به‌ عنوان یکی از تهیه ‌کنندگان اجرایی به ساخت این پروژه کمک کرده است.

چارلی لی بر روی کدام رمزارزها فعالیت می کند؟

او به دلیل این که خود رمزارز لایت کوین به وجود آورده است بیشترین فعالیت خود را به این ارز اختصاص داده است؛ البته نباید فراموش کرد که او از طریق بیت کوین توانست رمزارز لایت کوین را به وجود آورد. پس این گونه می توان نتیجه گرفت که چارلی لی علاوه بر لایت کوین بر روی رمزارز بیت کوین نیز تمرکز داد، به نظر می رسد او در آینده به دیگر رمزارزها نیز علاقه نشان دهد و بر روی آن ها سرمایه گذاری کند.

ارتباط چارلی لی و دوج کوین

ارتباط چارلی لی و دوج کوین

چارلی لی که امروزه به یکی از افراد تاثیرگذار بازار ارزهای دیجیتال تبدیل شده است، در یکی از مصاحبه های خود اعتراف کرده است که رمزارز دوج کوین یکی از رمزارزهای بسیار عالی و سرگرم کننده است. او همچنین گفته است که دوج کوین به عنوان یکی از بزرگترین میم کوین های بازار ظرفیت بسیار زیادی دارد که بتواند افراد زیادی را وارد فضای کریپتو کند.

به ‌تازگی نیز Charlie Lee پیشنهاد داده است که لایت کوین و دوج کوین ادغام (Merge) شوند؛ این عمل او توانست افراد بسیار زیادی را در سراسر بازارهای مالی متعجب کند. او معتقد است که لایت کوین و دوج کوین هر دو در برابر حملات آسیب ‌پذیرند و این آسیب ‌پذیری می ‌تواند جذابیت استخراج و درنتیجه کاربران را کاهش دهد و کاربران به مرور زمان در استفاده از این رمزارز دچار تردید شوند؛ از طرفی، ادغام لایت کوین و دوج کوین می‌ تواند حملات ۵۱ درصد را غیر ممکن کند؛ به بیان دیگر قدرت این رمزارزها با ادغام افزایش پیدا می کند.

در مقابل، جکسون پالمر، خالق Dogecoin، دید مثبتی به این پیشنهاد ندارد، او معتقد است که ادغام این دو ارز راه ‌حلی برای امنیت دوج کوین نیست.

آیا بنیان گذار لایت کوین به عنوان تحلیلگر ارز دیجیتال فعالیت می کند؟

 تا این قسمت از مقاله به بررسی شحصیت و فعالیت های Charlie Lee پرداختیم، شاید برای شما این سوال مطرح شود که آیا او در زمینه تحلیلگری بازار ارز دیجیتال فعالیت می کند یا خیر؟ در جواب باید بگویم که چارلی لی یکی از افراد آگاه و حرفه ای در زمینه رمزارزها شناخته می شود. او می تواند دید بسیار دقیقی از ارزهای دیجیتال داشته باشد و به مدیریت سرمایه در ارزهای دیجیتال بپردازد و آموزش دهد، او یک تحلیلگر عالی است.

آیا چارلی لی بر حوزه رمزارزها تاثیرگذار است یا خیر؟

تا این قسمت بدون تردید با تمام ابعاد این شخصیت آشنا شدید، او را می توان به عنوان یکی از افراد تاثیرگذار بر بازارهای مالی معرفی کرد. صحبت های او می تواند بدون هیچ مانعی بر قیمت رمزارزهای لایت کوین و بیت کوین تاثیر بگذارد، همچنین تصمیماتی که او در این زمینه اتخاذ می کند، می تواند جایگاه رمزارز لایت کوین را در مارکت کپ تغییر دهد.



:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 دی 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

یکی از مهمترین دلایل افزایش قیمت کالاها در یک کشور، تورم ناشی از چاپ پول جدید است. وقتی پول جدید توسط بانک مرکزی چاپ می شود و به اقتصاد تزریق می شود، اول ثروتمندان جامعه از آن استفاده می کنند. این مشکل تورم را افزایش می‌دهد و طبقه متوسط و فقیر جامعه برای پرداخت هزینه‌های چاپ ارز جدید باید کالاهایی را با قیمت‌های بالاتر خریداری کنند. اثر کانتیلون دقیقاً همین را بیان می کند. برای آشنایی بیشتر با این اثر تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

بررسی اثر کانتیلون 

بررسی اثر کانتیلون

اثر کانتیلون که اغلب به عنوان اثر ناکاموتو شناخته می شود، یک مفهوم اقتصادی است که به رابطه مستقیم بین عرضه عمومی پول و تغییرات در قیمت نسبی کالاها اشاره دارد. اثر Cantillon همان مکانیسم تحریف است که با چاپ پول جدید شکل می گیرد؛ زیرا در شرایطی که این پول ها به صورت ناعادلانه بین نزدیکترین افراد به بانک مرکزی توزیع می شود، سایر افراد جامعه آسیب های اقتصادی جدی خواهند دید. در واقع Cantillon مستقیماً به انتقال پول و ثروت از فقرا به ثروتمندان اشاره دارد که منجر به افزایش تورم، نابرابری اقتصادی و کاهش بهره وری می شود.

تاریخچه اثر کانتیلون

این اثر اولین بار توسط اقتصاددان قرن هجدهم به نام ریچارد کانتیلون پیشنهاد شد. در واقع، ریچارد کانتیلون استدلال می کند که ایجاد فراوانی پول ارزان در یک دوره زمانی از طریق بانک ها نه تنها باعث افزایش تقاضای عمومی نمی شود بلکه مشکلات زیادی مانند اختلاف طبقاتی شدید ایجاد می کند. تاریخ نشان می دهد که در این شرایط، برخی از دارایی ها بهتر از سایر دارایی ها عمل می کنند و قیمت آنها افزایش می یابد، در حالی که قیمت سایر دارایی ها به شدت کاهش می یابد. این مشکل می تواند ضربه بزرگی به اقتصاد کشور وارد کند.

از سوی دیگر باید بدانید که با افزودن پول به اقتصاد کشور از طریق وام دادن یا خرید دارایی از طریق بانک ها و یا حتی خروج پول از اقتصاد کشور با کاهش بدهی و نقدینگی، این امر همچنان در برخی از بخش های اقتصاد رخ می دهد. این شرایط برای همه بازارها صدق نمی کند و اضافه یا تفریق پول از اقتصاد به طور همزمان در همه بازارها اتفاق نمی افتد. در نتیجه این اتفاقات، تورم یا کاهش تورم در اقتصاد رخ می دهد. این تغییرات نسبی قیمت، همچنان بسیاری از ناظران و اقتصاددانان را در مورد افزایش یا کاهش تورم سردرگم می کند.

Biflation نوع خاصی از اثر Cantillon است که با طول دوره کاهش بدهی در اقتصاد مرتبط است. در این شرایط بانک مرکزی به اقتصاد کشور پول تزریق می کند و بنابراین می تواند قیمت دارایی ها را افزایش دهد. مردم پس از دریافت این پول جدید از بانک مرکزی، کالاها یا دارایی های مختلفی را با آن خریداری می کنند که منجر به افزایش تورم در اقتصاد کشور می شود.

ارتباط بیت کوین با اثر کانتیلون

ارتباط بیت کوین با اثر کانتیلون

در 3 ژانویه 2009، ساتوشی ناکاموتو اولین بلاک، بلاک چین بیت کوین را استخراج کرد. بیت کوین اولین ارز واقعا خنثی است که می تواند به عنوان وسیله ای برای تراکنش استفاده شود و در نتیجه اثر Cantillon را کاهش دهد. این به دلیل ماهیت غیرمتمرکز، رایگان و منبع باز بیت کوین است.

 اگر شما یک ماینر هستید و بیت کوین استخراج می کنید، در واقع به یکی از چاپگرهای بانک مرکزی تبدیل شده اید که می تواند ارز جدیدی برای شما ضرب کند. وقتی خودتان بتوانید یک ارز جدید ضرب کنید، می توانید از اثر Cantillon به شکل مثبتی بهره مند شوید. ارزهای فیات آزادانه توسط ثروتمندان چاپ و استفاده می شود. از سوی دیگر، هزینه های مربوطه توسط افراد نسبتاً فقیر و متوسط جامعه پرداخت می شود. در همین حال، برای ضرب کردن یک بیت کوین، باید هزینه های آن را از قبل با کمک شبکه همتا به همتا پرداخت کرد.

همه این موارد و شرایط به صورت شفاف انجام می شود و هیچ ابهامی وجود ندارد. علاوه بر این، هیچ نهاد متمرکزی بر بیت کوین نظارت و تسلط ندارد. به همین دلیل، تمام مراحل بر اساس قوانین بلاک چین انجام می شود. با در نظر گرفتن این موارد، می ‌توان بیت‌کوین را به‌عنوان ارز دیجیتالی در نظر گرفت که به سالم‌ترین و امن‌ترین دارایی مالی تاریخ تبدیل شده است.

تاثیر بیت کوین در کاهش اثر کانتیلون

به گفته تحلیلگران اقتصادی، بیت کوین پادزهر اثر Cantillon است زیرا این ارز رمزنگاری شده، منحصر به افراد خاصی نیست و به دلیل برتری، موقعیت و جغرافیایی که دارد به کسی نسبت داده نمی شود؛ بلکه فقط افرادی که سعی کرده اند آن را تهیه کنند یا خریداری کرده اند می توانند از آن بهره مند شوند. سایر ویژگی های بیت کوین که آن را در کاهش اثر کانتیلون موثر می کند به شرح زیر است:

بیت کوین سیستم ارزش گذاری را متحول می کند

بیت کوین برای ساده سازی فرآیند نگهداری و اعتبارسنجی دارایی ها ایجاد شد. کاربران این ارز دیجیتال، برای مدیریت دارایی های خود نیازی به نهادهای مرکزی مانند بانک ها ندارند. از سوی دیگر، جابجایی بیت کوین از طریق هکرها و سارقان تنها در صورتی امکان پذیر است که فرد نتواند اطلاعات خود را حفظ کند. 

حتی دولت ها از دسترسی به دارایی های ارز دیجیتال و جزئیات آن محروم هستند. بیت کوین به کاربران خود چنین دنیایی را وعده داد که همه سیستم های ارزش گذاری را متحول کند و تغییری اساسی در نحوه سازماندهی جهان ایجاد کند. البته باید اذعان داشت که در این زمینه تا حد زیادی موفق بوده و روزهایی که نهادهای نظارتی می توانستند حساب های بانکی شهروندان را مسدود کنند به پایان رسیده است.

چرا اثر کانتیلون مهم است؟

اثر Cantillon تاثیر تورم را بر بازارهای مالی و چرخه های تجاری توضیح می دهد. افراد و سازمان‌ هایی که ابتدا پول جدید دریافت می‌کنند این امکان را دارند که کالاها و خدمات را با قیمت‌های قبل از تورم خریداری کنند. هنگامی که عرضه پول جدید به عموم مردم سرازیر می شود، سطح قیمت ها افزایش می یابد و شهروندان روزمره باید کالاها را با قیمت های بالاتر خریداری کنند. 

اقتصاددانان اثر کانتیلون را راهی برای سیاستگذاران برای اعمال مالیات سنگین بدون ایجاد قانون جدید می دانند. با این حال، از آنجایی که تزریق پول اغلب نابرابری بین مشاغل بزرگ و حقوق بگیران را تشدید می کند، ذینفعان اصلی بانک ها و مؤسسات دولتی هستند. در نتیجه، اثر Cantillon نشان می دهد که چگونه عرضه پول خنثی نیست.

برای کسب اطلاعاتی در مورد دنیای رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

 

معرفی سه نمونه اثر کانتیلون

1. هزینه زندگی: اثر Cantillon تأثیر قابل توجهی بر هزینه زندگی دارد. وقتی مقدار پول در اقتصاد افزایش می یابد، قیمت های خوب افزایش می یابد تا تورم را منعکس کند. این هزینه زندگی بالاتری را ایجاد می کند، حتی با وجود ثابت ماندن بیشتر حقوق ها.

2. طلا: ریچارد کانتیلون اقتصاددان، از طلا به عنوان مثال برای توصیف نظریه خود استفاده می کند. اگر ملتی یک معدن طلای جدید در قلمرو خود کشف کند، قیمت طلا تنها عاملی نیست که تغییر می کند. کانتیلون معتقد بود افرادی که طلا را پیدا می کنند پول جدید خود را صرف تجملات می کنند و باعث افزایش قیمت ها برای عموم مردم می شود. تا زمانی که پول جدید در گردش باشد، عموم مردم قیمت های بالاتری می پردازند بدون اینکه دسترسی به پولی مشابه استخراج کنندگان طلا داشته باشند.

3. بازار سهام: شرکت‌ های سهام خصوصی و سرمایه‌ گذاران می‌توانند سهام یک سهم به قیمت‌های قبل از تورم، سپس همان سهام را به قیمت تورم بفروشند. این شکل از معامله به دلیل نحوه ورود پول به بازارهای سرمایه است.



:: برچسب‌ها: آموزش ارز دیجیتال، بازارهای مالی، بیت کوین ,
:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 دی 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

صندوق شاخص کریپتو (CIF)، یک نوع صندوق سرمایه‌ گذاری است که به منظور سرمایه‌ گذاری در بازار رمزارزها یا کریپتوکارنسی‌ ایجاد شده است. این صندوق ها به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهند که بدون انجام مرحله مستقیم خرید و نگهداری رمزارزها، از عواید و خسارات بازارهای کریپتو بهره‌مند شوند. ساختارهای مختلفی برای صندوق های شاخص کریپتو وجود دارد اما در کل، این صندوقها معمولاً توسط مدیران سرمایه‌ گذاری حرفه‌ای مدیریت می‌شوند که با تحلیل بازار کریپتوها و انتخاب مناسب ترین دارایی‌ ها سعی در بهینه‌سازی عملکرد صندوق دارند.

بعضی از صندوق های شاخص کریپتو ممکن است از ارزهای دیجیتال متعددی در ترکیب سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند، مانند بیت کوین، اتریوم، ریپل و سایر رمزارزها. این صندوق ها ممکن است همچنین از ابزارهای مالی مشتقه مانند آپشن‌ها و فیوچرها برای مدیریت ریسک و بهبود عملکرد استفاده کنند.

روش سرمایه گذاری در صندوق های شاخص کریپتو

روش سرمایه گذاری در صندوق شاخص کریپتو

سرمایه‌گذاری در صندوق‌های شاخص کریپتو معمولاً از طریق مراحل زیر انجام می‌شود:

انتخاب صندوق: ابتدا باید یک صندوق شاخص کریپتو را انتخاب کنید. می‌توانید با مطالعه مشخصات صندوق، شاخص‌ها، هزینه‌ها، استراتژی‌ها و تاریخچه عملکرد آن تصمیم بگیرید.

ثبت‌نام و احراز هویت: برخی از صندوقهای شاخص کریپتو ممکن است برای سرمایه‌گذاران نیاز به ثبت‌نام و احراز هویت داشته باشند. این مرحله ممکن است به منظور رعایت مقررات قانونی و امنیت سرمایه‌گذاران انجام شود.

انتقال سرمایه: سپس سرمایه‌گذار باید سرمایه خود را به حساب صندوق واریز کند. این ممکن است از طریق انتقال نقدی یا انتقال دارایی‌ های دیگر باشد.

دریافت واحد‌های سرمایه‌گذاری: پس از واریز سرمایه، سرمایه‌گذار واحد‌های سرمایه‌گذاری (واحد‌های سهام) از صندوق دریافت می‌کند. ارزش این واحد‌ها بر اساس ارزش دارایی‌ های موجود در صندوق محاسبه می‌شود.

پیگیری نهادها و مدیریت: سرمایه‌گذاران می‌توانند عملکرد صندوق و تغییرات در ترکیب دارایی‌ ها را از طریق گزارش‌ ها و نتایج مالی صندوق پیگیری کنند. همچنین، مدیریت صندوق مسئول نظارت بر عملکرد و اجرای استراتژی‌ های مشخص شده است.

خرید و فروش واحد‌ها: بسیاری از صندوقهای شاخص کریپتو، واحد‌های سرمایه‌گذاری خود را به صورت عمومی در بازار قابل معامله می‌کنند. این به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد که واحد‌های خود را بفروشند یا واحد‌های جدید بخرند.

بروزرسانی ترکیب دارایی: مدیران صندوق بروزرسانی ترکیب دارایی‌ها را بر اساس تحولات بازار و استراتژی‌های سرمایه‌ گذاری انجام می‌دهند. این شامل خرید و فروش رمزارزها، استفاده از ابزارهای مشتقه و تصمیم‌گیری در خصوص نگهداری یا فروش دارایی‌ ها می‌شود.

برای موفقیت در سرمایه‌ گذاری در صندوق‌های شاخص کریپتو، مهم است که سرمایه‌گذاران با دقت به اطلاعات مربوط به صندوق ها و بازار رمزارزها توجه کنند و استراتژی‌های سرمایه‌ گذاری خود را با توجه به هدف و تیپ ریسک شخصی خود انتخاب کنند.

تفاوت صندوق‌های شاخص کریپتو و صندوق‌های شاخص سنتی 

تفاوت صندوق‌های شاخص کریپتو و صندوق‌های شاخص سنتی

صندوق‌های شاخص کریپتو و صندوق‌های شاخص سنتی از این نظر مشابه هستند که هم قیمت سبد دارایی‌ ها را ردیابی می‌کنند و هم سبد سرمایه‌گذاران را متنوع می‌کنند. با این حال، تفاوت های اساسی بین آنها وجود دارد که آنها را به دو مدل سرمایه گذاری متفاوت تبدیل می کند.

یکی از تفاوت های اصلی بین این دو، دارایی های اساسی است که توسط صندوق ها ردیابی می شود. صندوق های شاخص سنتی فقط با سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار فهرست شده در صرافی های سنتی معامله می کنند. در همین حال، در صندوق شاخص کریپتو، ارزهای دیجیتال فهرست شده در صرافی دارایی دیجیتال معامله می شوند.

تفاوت دیگر بین این دو، نوسان و ریسک آنهاست. ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالا شناخته می شوند، به همین دلیل است که آنها را سرمایه گذاری های پرخطر می دانند. این بدان معنی است که قیمت آنها می تواند در مدت زمان کوتاهی به شدت تغییر کند. این در حالی است که صندوق‌های شاخص سنتی اینگونه نیستند و بنابراین ریسک کمتری نسبت به صندوق‌های شاخص کریپتو دارند. قانونی بودن یکی دیگر از تفاوت های این دو روش سرمایه گذاری است. برخلاف صندوق‌های شاخص سنتی، صندوق‌های شاخص ارز دیجیتال هنوز به طور کامل تنظیم نشده‌اند. این نشان می دهد که سرمایه گذاری در این صندوق ها ریسک بیشتری را برای سرمایه گذار به همراه خواهد داشت.

بررسی مزایا و معایب صندوق های شاخص کریپتو 

صندوق‌های شاخص کریپتو همانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر، مزایا و معایب خود را دارند. در زیر به برخی از این مزایا و معایب اشاره شده است:

مزایای CIF:

دسترسی آسان: صندوق‌های شاخص کریپتو این امکان را فراهم می‌کنند که سرمایه‌گذاران به راحتی و بدون نیاز به خرید مستقیم و نگهداری رمزارزها، در بازار کریپتو سرمایه‌گذاری کنند.

تنوع سرمایه‌گذاری: این صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهند که به تنوع سرمایه‌گذاری در بازار رمزارزها دست پیدا کنند، زیرا اغلب از چندین رمزارز مختلف در ترکیب سرمایه‌گذاری خود استفاده می‌کنند.

مدیریت حرفه‌ای: صندوق‌های شاخص کریپتو توسط مدیران حرفه‌ای مدیریت می‌شوند که تجربه و دانش لازم برای انتخاب بهترین استراتژی‌ها و مدیریت ریسک را دارند.

نقدینگی بالا: بسیاری از صندوق‌های شاخص کریپتو امکان نقدینگی را فراهم می‌کنند، به این معنی که واحد‌های سرمایه‌گذاری به راحتی در بازار معامله می‌شوند.

تسهیل در مدیریت امنیت: سرمایه‌گذاران ممکن است از امکانات مدیریت امنیتی صندوق برای محافظت از دارایی‌های خود در مقابل تهدیدهای امنیتی بهره‌مند شوند.

معایب CIF:

بررسی مزایا و معایب صندوق های شاخص کریپتو

هزینه‌های مدیریت: صندوق‌های شاخص کریپتو هزینه‌ های مدیریتی و عملیاتی دارند که ممکن است بر ارزش نهایی سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد. این هزینه‌ها ممکن است شامل هزینه‌ های مدیریت صندوق، کمیسیون‌ ها و سایر هزینه‌ ها باشد.

ریسک بازار: با توجه به نوسانات بالای بازار کریپتو، صندوق‌ های شاخص کریپتو نیز به ریسک بازار معرفی می‌شوند. نوسانات قیمت رمزارزها می‌توانند به سرمایه‌گذاران آسیب بزنند.

تاثیرات حقوقی و مقرراتی: صندوق‌های شاخص کریپتو ممکن است تحت تأثیر قوانین و مقررات مختلف حقوقی و مالی قرار گیرند که ممکن است بر عملکرد آن‌ها تأثیر بگذارد.

محدودیت‌های لیکوئیدیتی: در بعضی موارد، صندوق‌های شاخص کریپتو ممکن است با محدودیت‌های لیکوئیدیتی مواجه شوند، به این معنی که فرآیند خرید و فروش واحد‌های سرمایه‌ گذاری ممکن است محدود یا زمانبر باشد.

عدم حمایت دولتی: در مقایسه با برخی از سرمایه‌ گذاری‌های سنتی، صندوق‌ های شاخص کریپتو اغلب حمایت کمتری از دولت یا سازمان‌ های مالی دارند.

قبل از سرمایه‌ گذاری در صندوق‌ های شاخص کریپتو، مهم است که سرمایه‌گذاران به دقت مزایا و معایب آن‌ها را ارزیابی کنند و با هدف، تجربه سرمایه‌ گذاری و تیپ ریسک شخصی خود هماهنگی دهند.

برای اطلاع از شرایط و نحوه ثبت نام در دوره سطح صفر ارزهای دیجیتال و پرایس اکشن، بر روی لینک کلیک کنید.

روش کار صندوق شاخص کریپتو 

صندوقهای شاخص کریپتو (CIF) عمدتاً به عنوان وسیله‌ای برای سرمایه‌گذاری در بازار رمزارزها یا کریپتوکارنسی‌ها استفاده می‌شوند. این صندوقها به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به خرید مستقیم و نگهداری انواع رمزارزها، در این بازار سرمایه‌ گذاری کنند. در ادامه، مراحل عملکرد صندوق های شاخص کریپتو توضیح داده می‌شود:

تشکیل سرمایه: سرمایه‌گذاران به صورت غیرمستقیم در صندوق شاخص کریپتو سرمایه‌گذاری می‌کنند. سرمایه‌گذاری‌ها ممکن است به صورت نقدی یا از طریق انتقال دارایی‌های دیگر صورت گیرد.

مدیریت توزیع دارایی: مدیران صندوق با توجه به اهداف و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری، تصمیم می‌گیرند که چگونه سرمایه‌گذاری‌ها را در دارایی‌های مختلف کریپتو انجام دهند. این شامل توزیع در رمزارزهای مختلف، ارتباط با تبادلات (صرافی‌های رمزارز)، استفاده از ابزارهای مشتقه و مدیریت ریسک است.

نظارت و مدیریت: مدیران صندوق مسئول نظارت بر عملکرد صندوق و تصمیم‌ گیری در خصوص تغییرات در ترکیب دارایی‌ ها هستند. آن‌ها باید با تحولات بازار رمزارزها و شرایط اقتصادی سازگار باشند.

انعکاس عملکرد بازار: عملکرد صندوق شاخص کریپتو به طور کلی به عملکرد بازار رمزارزها و کریپتوکارنسی‌ها وابسته است. در صورت افزایش قیمت رمزارزها، ارزش دارایی‌ های موجود در صندوق نیز افزایش می‌یابد و بالعکس.

واحد‌های سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذاران واحد‌های سرمایه‌گذاری (واحد‌های سهام) از صندوق دریافت می‌کنند. ارزش این واحد‌ها بر اساس ارزش دارایی‌های موجود در صندوق محاسبه می‌شود.

واحد‌های قابل معامله: بسیاری از صندوقهای شاخص کریپتو واحد‌های سرمایه‌گذاری خود را به صورت عمومی قابل معامله کرده و سرمایه‌گذاران را قادر به خرید و فروش واحد‌ها می‌کنند. همچنین، مهم است به این نکته توجه کنید که صندوقهای شاخص کریپتو ممکن است استراتژی‌های مختلفی داشته باشند و متناسب با نوع صندوق، اهداف سرمایه‌گذاری و شرایط بازار تغییر کنند.



:: بازدید از این مطلب : 27
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 آذر 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

موضوع مورد بحث این مقاله در مورد سطوح دی ناپولی است؛ بازارهای مالی در چند سال اخیر مورد استقبال بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران قرار گرفته است. امروزه افراد بسیار زیادی در تلاشند با فراگیری آموزش های بسیار زیاد در این بازارها به معامله بپردازند. حضور معامله گران بی شمار موجب شده است که استراتژی ‌های معاملاتی جدید و اصلاحات سیستم‌ های معاملاتی کلاسیک هر روز نمایان شوند و این استراتژی ها معمولا برای معامله گران بسیار کارساز و مفید واقع شده است. در این مقاله به معرفی یکی از مهم ترین استراتژی بازارهای مالی یعنی سطوح دی ناپولی می پردازیم. این روش توسط جو دی ناپولی مطرح شده است؛ ترید به روش سطوح دی ناپولی، سیستمی پرکاربرد و مبتنی بر انواع فیبوناچی است.

جو دی ناپولی کیست؟

جو دی ناپولی کیست؟

شاید برای شما هم تاکنون این سوال پیش آید که جو دی ناپولی کیست؟ بهتر است بدانید که جو دی ناپولی در واقع از مشهورترین چهره های بازارهای مالی است که بسیاری از معامله گران او را به عنوان مرد افسانه ای می شناسند. علت شهرت جو دی ناپولی این است که او موفق شد چیزهایی را در تجارت پیاده کند که یک معامله‌ گر معمولی فقط می ‌تواند درباره آنها رویاپردازی کند و توانایی خلق آن را ندارد. موفقیتی که جو دی ناپولی به دست آورد بر اساس کاربرد اصلی سطوح فیبوناچی است که سطوح DiNapoli نامیده می ‌شود.

اگر زندگی نامه جو دی ناپولی را مطالعه کنید خواهی دید که او یکی از موفق ترین معامله گران بازار مالی است که برای اولین بار سطوح دی ناپولی را معرفی کرده است. جو تحصیلات فنی گرفت اما در تمام عمر خود علاقه شدیدی به اقتصاد داشت و سعی می کرد در این حوزه مهارت بسیار زیادی کسب کند. اولین تجربه معاملاتی او در سال ۱۹۸۲ میلادی اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، او تلاش کرد در این حرفه به یکی از حرفه ای ترین افراد بازارهای مالی تبدیل شود.

افرادی که او را شخصا می ‌شناختند و رابطه نزدیکی با وی داشتند و با استراتژی معاملاتی او آشنا بودند، تأکید بر این دارند که سبک معاملاتی جو، ترکیبی باورنکردنی از شاخص‌ های عقب مانده و پیشرو است که در پایان سیگنال‌ های دقیقی را ارائه می ‌دهد که می تواند برای معامله گر بسیار مفید باشد؛ جو بخشی از پیشرفت ‌های خود را در کتاب‌ هایش به اشتراک گذاشته است.

در مورد سطوح DiNapoli – این‌ها سطوح فیبوناچی معمولی هستند، جو فقط چندین تکنیک ورود را ایجاد کرده و برخی اصطلاحات جدید را معرفی نمود و فقط به این اطلاعات بسنده کرده است. این ممکن است باعث سردرگمی معامله‌ گرانی شود که با سبک معاملاتی او آشنایی ندارند؛ پس استفاده از این تکنیک ها مستلزم یادگیری سبک معاملاتی جو دی ناپولی است.

معرفی اصول ترید به روش سطوح دی ناپولی

اصول ترید به روش سطوح دی ناپولی

در این بخش مقاله قصد داریم اصول کلی معاملات سطوح DiNapoli را در نظر بگیریم و به چگونگی رسم صحیح آنها بر روی نمودارها، تفسیر قرائت آنها نسبت به حرکت قیمت و اعمال آنها برای تعریف نقاط ورود به بازار بپردازیم. همانطور که در قسمت قبل گفتیم، استراتژی دی ناپولی بر اساس سطوح فیبوناچی است؛ در این روش فقط از نشانه گذاری افقی استفاده می ‌شود، قوس‌ های فیبوناچی و فن‌ ها اعمال نمی‌ شوند؛ به نمودار بالا توجه کنید:

از سطوح DiNapoli می توان به عنوان سطوح حمایت و مقاومت یاد کرد؛ اگرچه تفسیر آنها در مقایسه با سطوح معمولی عمیق تر است. آنها بر اساس سطوح Fibo هستند و به اصطلاح نوسان بازار یا به طور ساده‌ تر، یک روند را اعمال می‌ کنند. ما فقط به سه سطح فیبوناچی برای ترید به روش سطوح دی ناپولی نیاز داریم: ۶۱.۸%، ۵۰% و ۳۸.۲%. این ها سطوحی هستند که در نمودار شما به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می‌ شوند.

سطوح Fibo در صورت روند صعودی به سمت بالا و در صورت روند نزولی به سمت پایین ترسیم می ‌شود. در حالت ایده‌ آل، خطوط از ۰٪ تا ۱۰۰٪ در جهت روند فعلی مرتب می ‌شوند، تمام سطوح Fibo بیش از ۱۰۰٪ برای تنظیم نقاط بسته شدن موقعیت استفاده می‌ شود.

سطوح DiNapoli را می‌ توان به دو صورت اعمال کرد؛ به عنوان یک توسعه و یا اصلاح؛ اصلاح برای تشخیص نقاط ورودی هدف اعمال می ‌شود، در حالی که یک شبکه توسعه برای تشخیص نقاط خروجی بازار ساخته شده است.

بررسی مفاهیم اصلی ترید به روش سطوح دی ناپولی

مفاهیم ترید به روش سطوح دی ناپولی

برای درک صحیح تر از معامله مبتنی بر سطوح DiNapoli ضروری است که قبل از هر اقدامی با برخی از اصطلاحات و عبارات‌ آشنا شوید؛ در این صورت می توانید به راحتی این معامله را فرا گیرید، به عبارت های زیر توجه کنید:

گره فیبو

اگر بخواهیم به شکل ساده گره فیبو را توصیف کنیم اینگونه می توان گفت که گره فیبو در واقع نقطه نمودار قیمت است که در آن حرکت اصلاحی به پایان می ‌رسد و دیگر ادامه پیدا نمی کند. جو دی ناپولی توصیه کرد که فقط با گره‌ هایی که بین ۳۸.۲% و ۶۱.۸% یافت می ‌شود کار کنید و آن را مورد استفاده قرار دهید. تمام گره‌ های واقع در زیر ۳۸.۲ درصد بسیار ناچیز هستند، در حالی که گره‌ های بیش از ۶۱.۸ درصد بسیار قوی هستند و این بدان معنی است که ممکن است بهبود روند به وجود نیاید.

محدوده بازار (فاصله بین نقاط افراطی)

با استفاده از فاصله ابتدا تا انتهای حرکت قیمت، سطوح Fibo بر روی نمودار ترسیم می ‌شود. اگر قیمت پس از پایان اصلاح، نقطه High یا Low خود را تغییر داد، باید نقطه افراطی سطوح را نیز جابجا کنید، در این حالت نوسان افزایش می ‌یابد.

انباشتگی

انباشتگی به مکانی روی نمودار گفته می شود که در آن تجمع چندین گره Fibo (چند سطوح اصلاح نزدیک به یکدیگر) شناسایی می ‌شود.

نقطه تمرکز (افراطی)

باید توجه داشته باشید که نقطه افراطی نوسان بازار، سطحی است که اصلاح قیمت از آن شروع می ‌شود. در واقع نقطه نوسان بازار را می توان را از طریق اصلاح قیمت شناسایی کرد؛ هنگامی که یک اکسترموم تغییر می ‌کند، نقطه تمرکز دیگری روی نمودار ظاهر می‌ شود، بنابراین، ممکن است چندین نقطه در نمودار در یک منطقه نوسان وجود داشته باشد.

سطح هدف

اگر قصد دارید در سطوح دی ناپولی به معامله بپردازید ضروری است که سطحی از نمودار قیمتی که می‌ خواهید در آن سود کسب کنید، را نقطه‌ گذاری کنید.

نقطه هدف

نقطه هدف هر نقطه از نمودار است که یک اقدام در آن برنامه ریزی شده است، اقداماتی از قبیل (ورود به بازار، خروج از بازار و غیره).

واکنش

واکنش به بیان ساده به تصحیح تمام شده در یک حرکت روند گفته می شود، البته باید به این موضوع توجه کنید که ممکن است چندین واکنش در یک شعاع نوسانی تشکیل شود.

نمودار قیمت همواره در حال حرکت و تغییر است و هر بار نوسانات بازار باید نسبت به نمودار اصلاح شود و این موضوع غیر قابل اجتناب است؛ در این حالت، نوسانات هر بار گسترش می ‌یابند که منجر به تغییر در تعداد نقاط تمرکز روی نمودار می‌ شود. در این شرایط اصلاحات قیمت به نام «واکنش» در مرکز نوسانات بازار ظاهر می ‌شود و هر یک از آنها، شاخص خاص خود را دارد.

نکاتی درباره ترید به روش سطوح دی ناپولی

ترید به روش سطوح دی ناپولی

برای معامله به روش سطوح دی ناپولی باید یکسری نکات را در نظر بگیرید در این صورت می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ایده پشت این روش به الگوهای شمعدانی متکی نیست و وابستگی به این الگوها ندارد؛ در واقع ایده این است که وقتی قیمت از هر یک از این سطوح رد شد و یک الگوی ABC را تشکیل داد، باید شواهد قوی برای از سرگیری بازار در جهت اصلی خود وجود داشته باشد و بدون مشاهده شواهد قوی نمی توان گفت که بازار در جهت اصلی خود در حال حرکت است.

علاوه بر این، شما می ‌توانید با دقت سطح سود را اندازه ‌گیری کنید و اندازه گیری سود یکی از مزایای سطوح دی ناپولی است. همچنین از مهم ترین ویژگی های استراتژی سطوح دی ناپولی می توان به این اشاره کرد که برای ترسیم سطوح و پسوندها فقط به ابزار اصلاح فیبوناچی نیاز دارید.

نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که سیگنال ‌های دریافتی از سطوح، تنها در صورتی نتیجه می ‌دهند که سطوح تصحیح و همچنین سطوح انباشت/حمایت در محدوده سطوح ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ قرار داشته باشند و در غیر این صورت این سیگنال ها کارایی خاصی ندارند و سایر سیگنال‌ ها نادیده گرفته می ‌شوند.

بهتر است در استفاده از استراتژی سطوح دی ناپولی از سطوح معمولی Fibo برای رسیدن به آخرین اصلاح به عنوان سطوح سود دریافتی استفاده کنید تا حد ضرر را روی ۱۶۱.۸ درصد و ۲۶۱.۸ درصد قرار دهید.

تعداد نوسانات روی نمودار همیشه برابر با تعداد اعداد فوکوس است، اعداد فوکوس همیشه در سمت راست واکنش ‌هایی که با آنها مرتبط هستند قرار دارند. به عبارت دیگر، اصلاحات قیمتی که در نوسانات سطوح ایجاد می‌ شوند باید در سمت چپ عدد فوکوس قرار گیرند.

در نظر داشته باشید که در معامله به روش سطوح دی ناپولی، هر چه بازه زمانی بیشتر باشد، تعداد واکنش‌ها کمتر می ‌شود و میزان بازه زمانی با تعداد واکنش ها رابطه مستقیمی دارد و به یکدیگر وابسته اند. همانطور که می دانید هنگام کار بر روی تایم فریم‌ های مختلف، حرکت قیمت در بازه‌های زمانی کوچک بسیار سریع است. در حالی که این حرکات حتی در دوره‌های بالاتر نمایش داده نمی ‌شوند و نمی توان آن ها را مشاهده کرد، این قانون به ترتیب معکوس نیز استفاده می‌ شود: زمانی که قیمت مقاومت/حمایت قوی را تشخیص می ‌دهید، می‌ توانید واکنش ‌ها و نوسان‌ های لازم را که در تایم فریم‌ های بالاتر نمایش داده نمی‌ شوند، با استفاده از تایم فریم‌ های پایین ‌تر پیدا کنید.

برنامه‌ های افزودنی Fibo/DiNapoli

برنامه‌ های افزودنی Fibo/DiNapoli

شبکه افزونه‌ های DiNapoli به معامله گر این اجازه را می دهد تا نقاط خروجی بازار را بر اساس شبکه توسعه فیبوناچی تعریف کند، معامله گر می تواند از سطوح ۱۰۰ ٪، ۱۶۱.۸ ٪ و ۲۶۱.۸٪ که نقاط هدف هستند برای تعیین سود برداشت استفاده کند.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می ‌کنید شبکه افزونه‌های Fibo به روش زیر ساخته شده است:

اول برای یک روند نزولی: از قیمت پایین شروع می ‌شود تا اوج تصحیح قیمت که توسط خط بازگشت قیمت در ۳۸.۲ درصد و بالاتر شروع می‌ شود.

دوم برای یک روند صعودی: از قیمت پایین شروع می ‌شود تا حداقل اصلاح قیمت که از سطح ۳۸.۲ درصد و بالاتر عبور می ‌کند.

اگر کتاب ترید با سطوح دی ناپولی را مطالعه کرده باشید متوجه می شوید که نویسنده در کتاب به مفاهیمی چون «اعداد تمرکز چندگانه» و «نوسانات بازار» توجه زیادی دارد و بر این مفاهیم تاکید می کند. بهتر است بدانید که این الگوها در هنگام معامله ابزار با نمودارهای مکرر معمول هستند، چنین الگوهایی از تاب‌ های ساده، پیچیده ‌تر هستند، مشکل اصلی آن، مرتب کردن سطوح غیرضروری است.

از مهم ترین مزایای انکارناپذیر کتاب می توان به این اشاره کرد که نه توسط یک نظریه پرداز، بلکه توسط یک تاجر و مدیر باتجربه نوشته شده است. در واقع این کتاب توسط یک فرد با تجربه و مهارت بسیار عمیق به نگارش در آمده است. استدلال محکم دیگری که به نفع آن است، استفاده از سطوح Fibo است که از طریق یک آزمایش زمان چند صد ساله گذرانده شده و از نظر ریاضی متعادل سازی و تأیید شده است؛ علاوه بر این، نمونه‌ های ارائه شده در کتاب نه تنها بازارهای کالا و سهام، بلکه معاملات آتی ارز را نیز توصیف می‌ کند و اصول آن را می ‌توان در بازار فارکس نیز به کار برد.

بررسی نحوه ترید در روش سطوح دی ناپولی 

نحوه ترید در روش سطوح دی ناپولی

برای درک بهتر این موضوع بهتر است یک معامله را با استفاده از سطوح DiNapoli در نظر بگیرید. به طور خلاصه، ایده اصلی آن که در کتاب او توضیح داده شده است، به شما اجازه می ‌دهد تا چندین تاکتیک معاملاتی را با سطوح «تهاجمی» و «آرام» توسعه دهید.

استراتژی تهاجمی که در بالا به آن اشاره کردیم دارای دو روش ورود به بازار است: استراتژی ‌های بوش و بونسای. در این روش‌ها، اصل معاملات مشابه است، تنها تفاوت در محل توقف ضرر است و به غیر از این تفاوت دیگری باهم ندارند.

استراتژی آرام همچنین دو روش را توصیف می ‌کند: مین روب A و مین روب B.

هنگام استفاده از روش معاملاتی تهاجمی، فرض می ‌شود که قیمت از سطح ۳۸.۲ درصد و نوسانی که قبلا شکل گرفته است، عقب نشینی می ‌کند. تنها تفاوت بین استراتژی‌های بوش و بونسای در سطح فیبو است که پس از آن یک توقف ضرر تنظیم می ‌شود.

اول به بررسی روش بوش می پردازیم، طبق این روش موقعیت‌ ها باید در لحظه ‌ای باز شوند که قیمت در شبکه اصلاحات ایجاد شده از سطح ۳۸.۲ درصد در جهت روند فعلی عبور کند. در حالی که یک توقف ضرر بیشتر از سطح ۵۰ درصد قرار می‌ گیرد، با توجه به روش بونسای، ورود به بازار شبیه به بوش است؛ اگرچه یک توقف ضرر کمتر از سطح ۵۰ درصد فیبوناچی تعیین می ‌شود.

همچنین باید توجه کنید که استفاده از این روش‌ ها به عنوان تاکتیک تهاجمی در نظر گرفته می ‌شود و کارایی جز این ندارد؛ زیرا این خطر وجود دارد که بازگشت قیمت در نمودار اتفاق نیفتد و قیمت در یک مدت زمانی بسیار کوتاه ثابت بماند و تغییر نکند. پس توصیه می کنیم اگر قصد دارید از این روش استفاده کنید ابتدا صبر کنید تا تایید کامل سیگنال در سمت امن باشد و پس از آن به معامله بپردازید.



:: برچسب‌ها: دوره دکس تریدینگ، آموزش ارز دیجیتال، اتریوم، بیت کوین ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 شهريور 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

در این مقاله می خواهیم با فناوری بلاک چین نسل سوم (بلاک چین 3.0) آشنا شده و ویژگی ها و مشخصات آن را بررسی کنیم. همانطور که با ظهور اینترنت در اوایل دهه 1990 و عدم توجه به آن، پیش بینی تأثیر فناوری بلاک چین بر مشاغل در دهه های آینده بسیار دشوار است؛ با وجود فقدان قوانین مشخص در این زمینه، بسیاری از شرکت‌ها در پشت صحنه تلاش می‌کنند تا با ایجاد اپلیکیشن‌ها و ساده‌سازی فرآیند موجود، به موارد ارزشمند مرتبط با فناوری بلاک چین دست یابند.

توسعه دهندگان در سراسر جهان در حال ساخت بلاک چین های مختلف هستند که به یکی از محبوب ترین موضوعات تبدیل شده است و از پیشرفت آن کاسته نخواهد شد. مانند رشد و توسعه ای که در جستجوی راه حل های سنتی فناوری اطلاعات رخ می دهد، مراحل مختلفی از توسعه برای بلاک چین وجود دارد، در حال حاضر شاهد بلاک چین نسل سوم هستیم.

بررسی نسل‌های مختلف بلاک چین از گذشته تا به امروز

بررسی نسل‌های مختلف بلاک چین از گذشته تا به امروز

نسل اول بلاک چین (Blockchain 1.0)

اولین نسل بلاک چین با بیت کوین به رسمیت شناخته شد. با معرفی این دارایی دیجیتال، مسائل مربوط به وجود تمرکز در سیستم های مالی سنتی با چالش های زیادی مواجه شده است. سپس این صنعت با معرفی بیت کوین به عنوان غیرمتمرکزترین نوع دارایی دیجیتال و ایجاد مفهوم طلای دیجیتال در ذهن کاربران، شاهد رشد و پیشرفت فوق العاده ای بود. به این ترتیب شبکه ایجاد شده توسط ساتوشی ناکاموتو با تنگناها و مشکلات زیادی مواجه شد. به عنوان مثال، با افزایش محبوبیت بیت کوین و افزایش حجم معاملات، زمان لازم برای تکمیل تراکنش های بیت کوین به 10 دقیقه رسید که یک شکست بزرگ برای بیت کوین به حساب می آمد.

مشکل مقیاس پذیری بیت کوین، پردازش تراکنش ها در این شبکه را کند کرده است. این مشکل باعث شد تا رقابت های زیادی بین استارتاپ های مختلف برای حل مشکل مقیاس پذیری انجام شود و هر کدام برای حل این مشکل تلاش کنند.

نسل دوم بلاک چین (Blockchain 2.0)

جدای از تراکنش های مالی، نسل دوم بلاک چین با ایجاد ارزهای رمزنگاری شده مانند اتریوم، نه تنها مشکل تمرکز در سیستم های مالی را حل کرد، بلکه ویژگی های دیگری مانند پول قابل برنامه ریزی و قراردادهای هوشمند را نیز به این صنعت اضافه کرد. معروف ترین ارز دیجیتال در بین نسل دوم ارزهای دیجیتال بلاک چین، اتریوم است. این ارز دیجیتال در سال 2013 راه اندازی شد و در حال حاضر به عنوان بستری برای برنامه های غیرمتمرکز (DApps) و قراردادهای هوشمند شناخته می شود.

موج بعدی با تسریع در روند نوآوری، منجر به تغییر در نگرش کاربران نسبت به استفاده از امکانات موجود در دفتر کل توزیع شده شد. با معرفی قراردادهای هوشمند که قابلیت کدگذاری و اتصال مستقیم به تراکنش ها را دارند، انگیزه ایجاد تسهیلات و توسعه این فناوری در بین کاربران ایجاد شده و توجه بسیاری از توسعه دهندگان را به خود جلب کرده است. با وجود امکانات فراوان این نسل، نسل دوم بلاک چین نیز نقاط ضعفی داشت و هدف از ایجاد نسل بعدی بلاک چین، رفع این کاستی ها بود.

 بلاک چین نسل سوم (Blockchain 3.0)

 آشنایی با بلاک چین نسل سوم (Blockchain 3.0)

 بلاک چین نسل سوم به نوعی آینده فناوری بلاک چین است و تمامی پروژه های این نسل با هدف بهبود و حل مشکلات نسل های قبلی بلاک چین ایجاد شده اند. بلاک چین نسل سوم با ایجاد پلتفرم هایی مانند EOS، Cardano و Algorand وارد عمل شد. این پروژه ها اغلب به دنبال دستیابی به مقیاس پذیری، امنیت و عدم تمرکز هستند. هر کدام از این پروژه ها اهداف و اولویت های خاص خود را دارند و بر اساس آن ها ایجاد شده اند اما واقعیت این است که همه این پروژه ها متعلق به بلاک چین نسل سوم هستند. در ادامه به معرفی و بررسی برخی از بهترین پروژه ها در این زمینه می پردازیم.

معرفی و بررسی پروژه های بلاک چین نسل سوم(بلاک چین 3.0)

آیون(Aion)

این پروژه متعلق به blockchain 3rd generation است و دارای بلاک چین چند لایه است. هدف از ایجاد این پروژه، رسیدگی به مسائل مربوط به حریم خصوصی، شفافیت و مقیاس پذیری است. Aion توکن اختصاصی Open Application Network است. این پروژه با هدف پشتیبانی از اپلیکیشن های متن باز ایجاد شده است. کسب و کارها و نهادهای عمومی می توانند از پلتفرم آیون برای به اشتراک گذاری داده ها و ایجاد اکوسیستم های مقیاس پذیر برای پردازش تراکنش ها و شخصی سازی شبکه استفاده کنند.

برای آشنایی با روش معاملاتی ارز دیجیتال دکس تریدینگ بر روی لینک کلیک کنید. 

الگورند(Algorand)

این پروژه از الگوریتم اجماع جدیدی به نام اثبات خالص سهام استفاده می کند. بنیانگذار این پروژه، سیلویو میکالی، یکی از بهترین محققان و افراد شناخته شده در زمینه ارزهای دیجیتال است. وجود تیم مدیریتی قابل اعتماد و خوشنام در اعتبار بخشیدن به این پروژه بی تاثیر نبود. 

پیشرفت های اخیر در این پروژه توجه بسیاری از کاربران را به این پروژه جلب کرده است. در این شبکه امکان استفاده برای افرادی که خواهان شبکه های نیازمند مجوز دسترسی هستند و همچنین کاربرانی که خواهان شبکه های عمومی هستند فراهم شده است.

با توجه به طراحی بلاک چین معاملاتی، این پروژه در حال حاضر به عنوان پلتفرم مرکب شناخته می شود و شرکت ها می توانند بلاک چین های خود را با قابلیت تعیین نوع الگوریتم اجماع و تایید کننده ها بر روی این پلتفرم ایجاد کنند.

Algorand 2.0 آخرین نسخه این پروتکل است و بسیاری از عملکردهای بهبود یافته را برای یکپارچه سازی مشاغل ارائه می دهد. علاوه بر این، ویژگی‌های لایه 1 اصلی این پروژه، فرآیندهایی مانند توکن‌سازی دارایی، انتقال‌های خرد و قراردادهای هوشمند را بهبود و ساده‌تر می‌کند. تیم الگورند قصد دارد با توسعه لایه 1 به افزایش مقیاس پذیری دست یابد. با توجه به ویژگی های این پروژه، توجه دولت ها و نهادهای اقتصادی مختلف به این پروژه جلب شده است.

کاردانو

کاردانو

یکی دیگر از پروژه های بلاک چین نسل سوم کاردانو است. علاوه بر ویژگی های بسیار این پروژه، هدف اصلی آن بهبود و ساده سازی ایجاد قراردادهای هوشمند است. برخلاف بیت کوین و اتریوم، شبکه کاردانو با در نظر گرفتن آینده ساخته شده است و در درجه اول بر تحقیق و بررسی پروژه هایی که قبلا راه اندازی شده اند تمرکز دارد. به همین دلیل این پروژه یکی از پروژه های فعال در زمینه توسعه فناوری است و یکی از نشانه های سلامت این پروژه، توسعه و بهبود مستمر بلاک چین آن در طی زمان است.

علاوه بر این، Cardano به یک سیستم مدیریت منحصر به فرد مجهز است که آن را از رقبای خود متمایز می کند. علاوه بر این، تیم کاردانو قصد دارد یک مدل با درآمد ثابت ارائه کند و سود آن را صرف رشد، توسعه و نگهداری شبکه کند. یکی دیگر از عوامل مهم و تاثیرگذار در این پروژه، حمایت IOHK است. این سازمان از استارت آپ ها حمایت می کند و بودجه لازم را برای امنیت آنها تامین می کند.

برای آشنایی با دنیای رمزارزها، آموزش ارز دیجیتال را از وب سایت مطالعه کنید. 

ایاس

همانطور که قبلا ذکر شد، هدف اصلی این پروژه حل مشکل مقیاس پذیری است که بیت کوین و اتریوم در گذشته با آن دست و پنجه نرم می کردند. این پروژه توانست در یک سال حدود 4 میلیارد دلار سرمایه از طریق عرضه اولیه کوین (ICO) جذب کند. هدف ایاس ایجاد اکوسیستمی برای شبکه‌های مبتنی بر فناوری بلاک چین است و هدف آن امکان ادغام این شبکه‌ها و حفاظت از حریم خصوصی از طریق این اکوسیستم است.

این پروژه از قراردادهای هوشمند برای انجام به موقع تراکنش ها استفاده می کند. یکی از مشکلات و ضعف های این پروژه کم بودن تعداد تولیدکنندگان بلاک است و به همین دلیل این مشکل تا حدی این شبکه را متمرکز کرده است. با توجه به اینکه هدف اصلی بلاک چین ایاس، شناخته شدن به عنوان پلتفرمی برای برنامه های غیرمتمرکز است، وجود چنین مسائلی چندان مهم نیست. ایاس مانند کاردانو یکی از اولین پروژه ها در زمینه فناوری بلاک چین نسل سوم است و ارز دیجیتال آن از نظر حجم بازار در بین 10 ارز برتر قرار دارد. نکته مهم این است که یکی از عواملی که موفقیت آتی این پروژه را تحت تاثیر قرار داده و تضمین می کند، استقبال عمومی است.

آیکون

آیکون یکی از بهترین پروژه های بلاک چین نسل سوم

یکی دیگر از پروژه های فعال در زمینه بلاک چین نسل سوم پروژه ICON است. این پروژه مربوط به کره جنوبی است و هدف آن اتصال کل جهان از طریق بلاک چین است. از زمان آغاز به کار تا به امروز رشد و توسعه بسیاری در این پروژه صورت گرفته است. از دیگر ویژگی های آن می توان به داشتن سرویس ها و برنامه هایی با محیط کاربری آسان اشاره کرد.

امکان ایجاد اپلیکیشن های غیرمتمرکز در این پلتفرم وجود دارد. کاربران می توانند با توجه به هدف و نیاز خود از این پلتفرم در زمینه هایی مانند بانکداری، آموزش، تجارت الکترونیک و غیره استفاده کنند. هدف و ایده اصلی این پروژه، ایجاد بستری است که شرکت کنندگان بتوانند با یکدیگر معامله کنند. در شبکه ICON با وجود امکان ایجاد بلاک چین های اختصاصی در محیط های مختلف، کاربران می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. توکن اختصاصی این شبکه ICX نام دارد و سوخت این شبکه محسوب می شود.

نانو

نانو، که قبلا به عنوان Railblock شناخته می شد، با هدف ایجاد یک محیط مبادله دارایی دیجیتال با استفاده از سهام اصلی بلاک چین نسل سوم است. بلاک چین نانو به گونه ای طراحی شده است که سریع ترین تراکنش ها را با بیشترین مقیاس پذیری و کمترین نیاز به منابع اجرایی امکان پذیر می کند. آینده اصلی پروژه نانو، جایگزینی ارز فیات و متحول کردن دنیای بلاک چین با فعال کردن تراکنش‌هایی با کارمزد نزدیک به صفر است. با توجه به اینکه هیچ ماینینگ یا تولید بلاک در این شبکه صورت نمی گیرد، پروژه نانو به عنوان یکی از پروژه های سازگار با محیط زیست در بین پروژه های بلاک چین نسل سوم شناخته می شود.

نبلیو

پروژه ارز دیجیتال Neblio عمدتا بر کسب و کارها و استارت آپ ها متمرکز است. این پلتفرم مبتنی بر بلاک چین مقیاس پذیر است و شرکت ها می توانند بلاک چین های خود را ایجاد کنند و کارایی و امنیت پروژه خود را افزایش و بهبود بخشند.

ارز دیجیتال نبلیو توانایی استفاده از بیش از ۷ زبان برنامه نویسی مانند پایتون و جاوا اسکریپت را در اختیار توسعه دهندگان قرار داده است. توسعه دهندگان نیز می توانند با توجه به نیاز خود از ابزارهای مختلف ارائه شده در این پلتفرم استفاده کنند.

زیلیکا

زیلیکا، پروژه بلاک چین نسل سوم

Ziliqa یک پروژه ارز دیجیتال است که سرعت، مقیاس پذیری و کارایی بلاک چین را با استفاده از فناوری شاردینگ و ساده سازی الگوریتم اجماع بهبود می بخشد. فناوری منحصربه فرد شاردینگ که در این پلتفرم وجود دارد به کاربران اجازه می دهد تا بلاک چین را ارتقا دهند. به دلیل استفاده از مکانیزم استخراج ویژه، این پروژه نیز در زمره پروژه های دوستدار محیط زیست و در میان دیگر پروژه های بلاک چین نسل سوم قرار دارد.

کلام آخر 

فناوری بلاک چین به دلیل تغییرات بسیار سریع خود شناخته شده است و ماهیت آن به سرعت تغییر می کند. در حال حاضر پس از بلاک چین نسل سوم و با توجه به گسترش روزافزون این فناوری، بحث هایی در مورد اثربخشی نسل چهارم بلاک چین مطرح شده است. هدف از ایجاد نسل چهارم بلاک چین، ادغام هوش مصنوعی و بلاک چین است. اگر بلاک چین‌های فعلی بتوانند مشکلات قبلی مانند مقیاس‌پذیری، افزایش امنیت، حریم خصوصی و سرعت تراکنش‌ها را حل کنند، ممکن است افراد تمایل کمتری به ایجاد نسل چهارم بلاک چین و معرفی هوش مصنوعی و پیچیده‌تر کردن مسائل داشته باشند.

در حال حاضر راه حل های زیادی برای بهبود وضعیت فعلی فناوری بلاک چین ارائه شده است و بسیاری از بلاک چین ها برای بهبود عملکرد شبکه خود در حال بازبینی و طراحی مجدد هستند. در نهایت، تمامی این اقدامات با یک هدف مشترک و تلاش برای به حداکثر رساندن مقبولیت و اثربخشی ارزهای دیجیتال انجام می شود.



:: برچسب‌ها: متاورس , آموزش ارز دیجیتال , بیت کوین , ارز دیجیتال , دکس تریدینگ ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

این مقاله در مورد این است که متاورس کجاست! به زبان ساده، متاورس هیچ جا نیست، متاورس یک جهان مجازی است. حضور فیزیکی ندارد اما این فقط یک بازی ویدیویی نیست. این یک دنیای مجازی است که می توانیم در آن اقداماتی انجام دهیم و می توانیم مکان متاورس را اعلام کنیم. به همین خاطر در این مقاله می خواهیم به بررسی این فضا و مکانی که قرار است منبع دنیای ارز دیجیتال شود را مورد بررسی قرار می دهیم.

متاورس چیست؟

متاورس چیست؟

متاورس یک نسخه سه بعدی از اینترنت و محاسبات در کل است. به گفته بال، دو راه برای قرار دادن این موضوع در شرایط فعلی وجود دارد. هنگامی که این دو فناوری (اینترنت و محاسبات) برای اولین بار ظهور کردند، تمام تعاملات عمدتاً مبتنی بر متن (ایمیل، پیام، نام کاربری، آدرس ایمیل) بود. سپس آنها به آرامی بیشتر مبتنی بر رسانه (عکس، فیلم، پخش زنده) شدند. ارتقای بعدی رابط کاربری و تجربه کاربری به سه بعدی است. ثانیاً، اگر فکر می‌کنیم که تلفن همراه، رایانه‌ای را در جیب خود قرار می‌دهد و اینترنت همیشه در دسترس است، متاورس را مانند همیشه در داخل رایانه و اینترنت در نظر بگیرید.

بسیاری از کارشناسان به متاورس به عنوان یک مدل سه بعدی از اینترنت نگاه می کنند. اساسا، مکانی موازی با دنیای فیزیکی، جایی که شما زندگی دیجیتال خود را در آن می گذرانید. جایی که شما و افراد دیگر آواتار دارید و از طریق آواتارهایشان با آنها در تعامل هستید. برخی همچنین استدلال می کنند که متاورس به معنای واقعی کلمه هنوز در واقع وجود ندارد.

برای آشنایی با آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید. 

اهمیت متاورس در جهان فیزیکی

ذهن انسان همیشه در حال ارتقاء و ایده پردازی بوده و قدم به قدم به سمت هوشمند تر شدن قدم بر می دارد. تمام اشیا در حال هوشمندتر شدن بوده که می تواند به عنوان مثال به تجهیزات منازل و خانه اشاره کند. می گوید با اشاره و حرکت دست، اشیا داخل منازل را کنترل کنید. متاورس نیز در واقع کپی برابر اصل دنیای امروزی بوده که سعی می کند هوشمندتر از دنیا و جهان حال حاضر ما باشد و امکانات بیشتری در اختیار کاربران قرار دهد. پروژه های متاورس پروژه های بسیار بزرگی در دست داشته است که در جستجوی پروژه ها به شکل عمومی و جهانی در دنیای مجازی متاورس ارائه می شود. 

متاورس کجاست؟

متاورس کجاست؟

متاورس در آخرین نسخه اینترنت به نام Web3 قرار دارد و با استفاده از مرورگر یا هدست واقعیت مجازی (VR) می توان به صورت آنلاین به آن دسترسی داشت. علیرغم اینکه متاورس یک جهان مجازی است، به گونه‌ای ساخته شده است که با استفاده از بسیاری از فناوری‌های پیشرفته مانند واقعیت افزوده و واقعیت مجازی و ابزارهای سه‌بعدی، تجربه‌ای واقعی و غوطه‌ور از معاشرت را به کاربران می‌دهد تا کاربران این احساس را داشته باشند که واقعاً در متاورس حضور دارند. تعامل با افراد واقعی مانند آنها، از طریق دستگاه‌های فیزیکی مانند گوشی‌های هوشمند و رایانه قابل دسترسی است.

اکثر مردم به طور کلی به آن به عنوان یک مکان مجازی فکر می کنند که در آن افراد، شرکت ها یا سایر نهادها می توانند دنیای مجازی خود را ایجاد کنند. این یک "واقعیت توسعه یافته" است که از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده استفاده می کند تا شما را از دنیای واقعی خود خارج کرده و به دنیای مجازی متفاوت ببرد.

برای آشنایی با ارزهای پامپی، دوره غیر حضوری کریپتوپامپ را از وب سایت مطالعه کنید. 

بلاک چین، کریپتوکارنسی و متاورس

متاورس، ارز دیجیتال و وب3؛ علاوه بر این که هر سه مورد از کلمات کلیدی فناوری داغ هستند، چه چیزی مشترک دارند؟ برای بسیاری از توسعه‌دهندگان و سرمایه‌گذاران فناوری، متاورس و رمزارز در هم تنیده شده‌اند و به بخشی از Web3 تبدیل خواهند شد، یک اینترنت غیرمتمرکز که توسط کاربران فردی کنترل می‌شود نه توسط شرکت‌های بزرگ.

اگرچه متاورس و ارز دیجیتال دو چیز کاملاً متفاوت هستند اما در حین توسعه می توانند به شدت به یکدیگر تکیه کنند. بیایید با یک بخش کوتاه از فناوری اساسی شروع کنیم که در قلب ارزهای دیجیتال و متاورس قرار دارد: بلاک چین.

بلاک چین که در اصل توسط خالق بیت کوین یعنی ساتوشی ناکاموتو طراحی شد و اکنون توسط سایر ارزهای دیجیتال بزرگ مانند اتریوم استفاده می شود، یک دفتر کل داده تراکنش های عمومی است که ثبت می کند. تراکنش‌ هایی که از شبکه بلاک چین استفاده می‌کنند می‌توانند همتا به همتا باشند و واسطه‌ها (مانند یک بانک یا شرکت فناوری) را از تعاملات کاربر حذف کنند. این می تواند هزینه ها را کاهش دهد و از جمله موارد دیگر، زمان انجام تراکنش ها را سرعت بخشد.

تجارت در اینترنت هنوز با استفاده از نسخه دیجیتالی ارزهای سنتی فیات انجام می شود. بلاک چین و ارزهای مبتنی بر آن به عنوان یک وسیله دیجیتالی بومی برای انجام معاملات تجاری در دنیای دیجیتال توسعه یافتند. متاورس با دنیای مجازی سه بعدی خود و همچنین خدماتی غوطه ور هستند که برخی از آنها از فناوری بلاک چین به عنوان راهی برای ایجاد تعاملات بدون مجوز بین کاربران اینترنت استفاده می کنند.

در حال حاضر چگونه به متاورس دسترسی داشته باشیم؟

در حال حاضر چگونه به متاورس دسترسی داشته باشیم؟

در حالی که در این مرحله هیچ دروازه واحدی برای دسترسی به متاورس وجود ندارد، کارشناسان پیشنهاد می‌کنند سخت‌افزاری را برای غوطه‌ور شدن در این تجربه به دست آورید. بسته به بودجه شما، این می تواند از هدست مقرون به صرفه Google Cardboard ده دلاری تا هدست Oculus Quest 2 میان رده 300 دلاری یا حتی هدست VR با کیفیت بالا 999 دلاری متغیر باشد.

به گفته باگیلی، کارشناس امنیت سایبری، ساختار متاورس در حال حاضر شبیه به اپ استور اپل است. در این مرحله، شما پلتفرم‌های متعددی دارید که تجربه‌هایی در واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت توسعه‌یافته ارائه می‌دهند که مانند برنامه‌های مختلفی هستند که می‌توانید از اپ استور دانلود کنید؛ اما هیچ درگاهی وجود ندارد که مردم بتوانند از آن برای دسترسی به آن استفاده کنند، مانند اینکه یاهو در روزهای اولیه خود یک پورتال برای استفاده از اینترنت ایجاد کرد.

به نوبه خود، این امر منجر به ارائه چندین تجربه سنگین از فناوری، از بازی و فضاهای کاری مجازی گرفته تا سرگرمی های زنده و املاک و مستغلات شده است. این شامل پلتفرم هایی مانند Decentraland ،Axie Infinity ،Horizon ،Sandbox ،Fortnite و Roblox می شود.

کاربردهای متاورس 

دنیای واقعی به طور فزاینده ای به سمت فراجهان حرکت می کند. شرکت‌های مختلفی، چه جریان اصلی و چه بومی کریپتو، دفاتر مرکزی مجازی را در متاورس های کریپتو ایجاد کرده‌اند و به طور منظم رویدادها و جشنواره‌های مجازی را با حضور هزاران نفر برگزار می‌کنند. خانه ساتبی (Sotheby) نسخه دیجیتالی مقر خود در لندن را در بازی بلاک چین دسنترالند افتتاح کرد. این فضا دارای یک گالری هنری مجازی چند اتاقه است که کاربران متاورس می توانند از آن استفاده کنند. به همین ترتیب، دسنترالند به طور منظم میزبان رویدادهای موسیقی زنده، کنفرانس‌ها و جلسات است.



:: برچسب‌ها: متاورس , آموزش ارز دیجیتال , بیت کوین , ارز دیجیتال , دکس تریدینگ ,
:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

شناخت ساختار بازار یکی از اصلی ترین فاکتورها در معامله کردن است؛ شاید می توان گفت که اکثریت مردم دنیا برای اینکه به یک زندگی بسیار خوبی برسند اولین جرقه ای که به ذهنشان می زند فعالیت در بازارهای مالی باشد. بازارهای مالی می توانند شما را در کمترین زمان ممکن نسبت به سایر مشاغل به پول های زیادی برساند اما باید دقت داشت که فعالیت در بازارهای مالی اعم از بازار کریپتوکارنسی نیاز به آموزش و همچنین کسب تجربه دارد؛ چرا که اکثریت افراد حاضر در بازارهای مالی کسانی هستند که ضررهای بزرگی را به سرمایه های خود وارد کرده اند، لذا باید به یاد داشته باشید که در این مارکت (بازار) شما به راحتی آب خوردن می توانید تمامی پول و سرمایه ای که وارد این بازار کرده اید را از دست بدهید؛ اما برعکس این نیز طبیعتا برای شما می تواند رخ بدهد، بنابراین دیدن آموزش اصولی می تواند به شما بسیار کمک کند. در ادامه این مقاله نیز به بررسی سبک اسمارت مانی و شناخت ساختار بازار می پردازیم.

اسمارت مانی (Smart money) یا پول هوشمند چیست؟

اسمارت مانی چیست؟

 اصطلاحی که این روزا در حیطه آموزش بازارهای مالی بسیار پرمخاطب شده پول هوشمند یا اسمارت مانی می باشد. اسمارت مانی سرمایه ای است که توسط سرمایه گذاران نهادی، صاحبان بازار، بانک های مرکزی، صندوق ها و سایر متخصصان مالی در بازار قرار می گیرد (منظور از این اصطلاحات و لغت ها کسانی هستند که می توانند به بازار با استفاده از حجم سرمایه ای که در اختیار دارند جهت بدهند.) پول هوشمند یا همان اسمارت مانی (Smart money) به نیرویی اشاره دارد که بر بازارهای مالی تأثیر می گذارد که اغلب توسط اقدامات بانک های مرکزی هدایت می شود.

اصطلاح "پول هوشمند" از قماربازانی می آید که دانش عمیقی از ورزشی که روی آن شرط بندی می کردند داشتند که عموم مردم قادر به استفاده از آن نبودند. دنیای بازارهای مالی و سرمایه گذاری نیز به این مفهوم بسیار شباهت دارد. از این رو بررسی رفتار مردم می تواند این تصویر را برای شما به نمایش بگذارد که چگونه مانند آن ها معامله نکنید. پول هوشمند توسط کسانی سرمایه گذاری می شود که درک کامل تری از بازار دارند یا با اطلاعاتی که یک سرمایه گذار عادی نمی تواند به آنها دسترسی پیدا کند. به این ترتیب طبیعی است که نوع معامله کردن این بزرگان بازار با نوع معامله کردن شما و سایر تریدرها متفاوت باشد.

برای درک بهتر اسمارت مانی و ساختار بازار از کجا شروع کنیم؟

هدف اسمارت مانی این است که شما بدانید نقدینگی کجاست؟ به گفته جناب مایکل بنیانگذار سبک آی سی تی(ICT)، اگر نمی دانید نقدینگی چیست، بدانید که خودتان نقدینگی هستید! نقدینگی جاییست که استاپ لاس بیشتر معامله گران آنجاست، حال آیا سبک های قدیمی در بین عام مردم جا افتاده اند یا سبک های مدرن و جدید؟ قطعا جواب به این سوال می تواند به شما این نکته را بیاموزد که استاپ گذاری این افراد توسط بزرگان بازار یا همان بانک ها هانت خواهد شد.

شناخت جهت مارکت یا ساختار بازار

شناخت ساختار بازار

 اگر فردی باشید که در بازارهای مالی فعالیت داشته اید احتمالا با تحلیل تکنیکال کلاسیک آشنایی دارید و همچنین از اشکال و الگوهایی همچون (دوقله، سر و شانه و ...) آشنایی کافی دارید، شناخت جهت مارکت نیز با استفاده از داده های موجود در تکنیکال کلاسیک بدست می آید، همان طور که در تصویر بالا ملاحضه می کنید، زمانی که قیمت یک سقفی را می زند و سپس یک کفی می زند که این کف نسبت به کف قبل تر از خودش بالاتر است و همین ویژگی نیز برای سقف رخ داده انتظار این را باید داشته باشید که روند شما صعودی است.

برای کسب اطلاعاتی در زمینه آموزش ارز دیجیتال بر روی لینک کلیک کنید.

برای اینکه بتوانید روند مارکت را پیدا کنید باید به سقف و کف ها نگاهی بیندازید، درک کلی این روند می تواند به شما خیلی کمک کند و معاملات خود را در جهت مارکت باز کنید، احتمالا شنیده اید که "روند دوست توست پس با آن نجنگ" در اینجا هم ما می خواهیم دقیقا همین را آموزش دهیم که آیا روند صعودی (روند گاوی) است یا نزولی (روند خرسی) که نسبت به تشخیصی که می دهیم بتوانیم ترید کنیم، برای اینکه روند صعودی را داشته باشید نیاز به دو سقف و دو کف بالاتر از هم دارید، اگر همچین شرایطی را توانستید پیدا کنید شما روند را یافته اید؛ برای روند نزولی نیز همین ویژگی ها را باید داشته باشد یعنی به دنبال دو سقف و کف باشید که از سقف و کف قبلی پایین تر باشند.

فرکتالی بودن بازار به چه معناست؟

آشنایی با جهت و ساختار بازار

 یکی از شگفتی های خلقت کلمه ای تحت عنوان فرکتال است، در تمامی زیبایی های این جهان می توانید این ویژگی را ببینید که ساختارهای کوچکتر چگونه ساختارهای بزرگتر را خواهند ساخت؛ اما زیباترین قسمت این بخش این است که این پدیده زیبا در بازارهای مالی نیز وجود دارند و شما به راحتی می توانید ببینید که ساختارهای بزرگ چگونه از به هم پیوستن ساختارهای کوچک تشکیل می شوند، برای مثال همان طور که در تصویر بالا میبینید در دل یک روند صعودی! روندهای صعودی و نزولی کوچکتری وجود دارند که با پایین آوردن تایم فریم معاملاتی می توان آن را دید، این دیدگاه به شما بسیار کمک می کند تا در معاملاتتان سودده باشید.

برای مثال در شکل بالا فرض کنید خطوط روند صعودی که با رنگ آبی نشان داده شده است برای تایم فریم روزانه است و اگر شما تایم را به پایین تر ببرید بر فرض یک ساعته؛ روند قیمت همانند روندی است که در رنگ سبز وجود دارد. در ادامه به بررسی چند مثال برای درک بهتر ساختار بازار یا مارکت استراکچر می پردازیم:

بررسی مارکت استراکچر (ساختار بازار) در اتریوم

ساختار بازار در اتریوم

 یکی از نمودارهایی که می خواهیم با مثال توضیحاتی که داده ایم جلو برویم رمزارز اتریوم است، این ارز دیجیتال دومین ارز دیجیتال از نظر مارکت کپ (ارزش بازار) است، همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید قسمتی که مشخص کرده ایم روندی صعودی داشته است! شاید بپرسید چرا؟ اصلا چرا باید آن جا روند صعودی باشد؟

جواب ساده است همان طور که گفته ایم زمانی روند قیمتی یک دارایی صعودی است که سقف و کفی بالاتر از سقف و کف قبلی خودش ثبت کند، در این تصویر نیز به وضوح مشخص است که اتریوم هنگامی که در حال نزدیک شدن به سقف تاریخی خود بود به این طریق بالا رفته است اما مورد دیگری که باید به آن توجه کرد این است که در تایم فریم پایین تر آیا صحبتی که پیش تر در مورد فرکتال کرده ایم صادق است؟ بهتر است که به تایم فریم پایین تری رجوع کنیم:

بررسی ساختار بازار در اتریوم

 این همان تصویر قبل است در تایم فریم پایین تر، در تصویر قبل اتریوم را در تایم روزانه درحال مشاهده بودیم و این تصویر اتریوم در تایم فریم 3 ساعته است، همان طور که میبینید ساختار کوچکتر نیز توانسته است ساختار بزرگ را بسازد و ریزموج ها با کنار هم قرار گرفتن سقف و کف بالاتری را ساخته اند که به راحتی می توان گفت که ساختار بازار یا مارکت استراکچر صعودی است.

نتیجه گیری:

یکی از اصلی ترین کارهایی که باید یک معامله گر بازار مالی انجام دهد این است که ابتدا ساختار بازار یا مارکت استراکچر را پیدا کند، این کار باعث می شود معامله گر بداند ساختار ابتدا به چه صورت است و ثانیا نسبت به جهت آن معامله باز کند.



:: برچسب‌ها: ساختار بازار ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 28 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

«بلاک چین فناوری است و بیت کوین صرفاً اولین تجلی جریان اصلی پتانسیل آن است.» این را مارک کنیگسبرگ، که یکی از معتقدان مشهور به بلاک چین است نقل می‌ کند و اکنون که بیش از هزاران ارز دیجیتال در جهان وجود دارد، این بیانیه چقدر درست است. در این مطلب به مقایسه کاردانو و ریپل، نحوه کارکرد آن ها و موارد مربوط به هر ارز می پردازیم.

درست است که بیت کوین اولین قدم ورود به بازار بلاک چین بود اما اکنون، سکه ها، سیستم ها و فعالیت های متعدد دیگری به این تکنیک ملحق شده اند و سرمایه گذاری در این زمینه را به بهترین شکل ممکن برای داشتن بهترین شانس سود در آینده انجام می دهند. کاردانو و ریپل هر دو پلتفرم‌ های بلاک چین ارز دیجیتال هستند که رقیب یکدیگر محسوب می شوند. هر دو یکی از بهترین سیستم هایی هستند که کاربران فعال زیادی از آنها پشتیبانی می کنند.

کاردانو چیست؟

کاردانو چیست؟

Cardano یک بلاک چین عمومی است که از پروتکل اثبات سهام به نام Ouroboros استفاده می کند. این پلتفرم که یک شبکه غیرمتمرکز است، توسط چارلز هاسکینسون، که یکی از بنیانگذاران اتریوم است، در سال 2015 کشف شد.

این شرکت دارای ارز دیجیتال مخصوص به خود است که ADA نام دارد. این نام تحت تأثیر آدا لاولیس که یک ریاضیدان بود و به عنوان اولین برنامه نویس کامپیوتر جهان شناخته می شود، انتخاب شده است. یک تراکنش انجام شده روی پلتفرم کاردانو به طور متوسط حدود 5 تا 7 دقیقه طول می کشد. درک این پلتفرم نسبتاً راحت تر از سایر پلتفرم های موجود در بازار است. بنابراین از مبتدی تا حرفه ای می توانند از آن استفاده کنند.

از آنجایی که کاردانو از پروتکل POS (اثبات سهام) پیروی می کند، نمی توان آن را استخراج کرد، بلکه در عوض استیک می شود. این پروتکل نسبت به پروتکل محبوب دیگر که اثبات کار نامیده می شود (Proof of work) انرژی کمتری مصرف می کرد. این شرکت ادعا می کند که به دلیل استفاده از PoS و Ouroboros، پایدارترین بلاک چین از نظر زیست محیطی است.

ریپل چیست؟

ریپل چیست؟

ریپل یک شبکه پرداخت ارز دیجیتال منبع باز و همچنین یک تسویه سریع است که سیستمی برای انتقال وجوه به شمار می آید. این شبکه با در نظر گرفتن سیستم پرداخت معمولی بلاک چین طراحی شده است و چیزی که آن را از سایرین جدا می کند این است که سیستم های پرداخت مختلف را به هم متصل می کند.

این شبکه سکه مخصوص به خود به نام XRP دارد. اگرچه Ripple و XRP اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند اما هر دو کاملاً متفاوت هستند. ریپل شرکت پشت XRP است. کارمزد تراکنش در پلتفرم ریپل بسیار کم است. به طور تقریبی، معادل 1/1000 سنت است که از هر تراکنش انجام شده در سایت برداشت می شود.

شرکت پشت پلتفرم ریپل، OpenCoin است که در اواخر سال 2013 به آزمایشگاه های ریپل تبدیل شد. این شبکه یک سیستم انتقال پرداخت جهانی است که برخی از بانک های محبوب و سایر پلتفرم های مالی به آن متصل هستند. سرمایه گذاری در توکن اصلی خود، یعنی XRP، یک سرمایه گذاری کم ریسک با پیش بینی سودآوری در آینده برای صاحبان آن در نظر گرفته می شود.

ADA چگونه کار می کند؟

کاردانو و ADA از سال 2017 در حال فعالیت است. کاردانو شباهت‌هایی با اتریوم دارد، زیرا توسعه دهندگان Cardano می‌ توانند dAppهایی را تهیه کنند که توسط توکن ADA ارائه می ‌شوند. اما چیزی که کاردانو را از اتریوم متمایز می ‌کند این است که از یک رویکرد آکادمیک مبتنی بر مقاله برای تکرار استفاده می ‌کند. کاردانو از داده ‌های بررسی شده براساس گزارش‌ های آکادمیک استفاده می‌ کند تا فرصت‌ هایی را برای چگونگی تنظیم و تغییر کاردانو برای موفقیت آینده پیدا کند.

کاردانو همچنین از سیستم اجماع اوروبوروس برای عملیات استفاده می کند. این مکانیسم اثبات سهام به رهبران اسلات اجازه می دهد تا ADA را به عنوان پاداش در ازای تأیید تراکنش ها دریافت کنند. این سیستم به بسیاری از رهبران این امکان را می‌دهد تا ارز را استخراج کنند، به علاوه نیازی به آنلاین بودن افراد زیادی برای فرآیند استخراج در مقایسه با سایر ارزها ندارد. این موضوع مانع ورود را کاهش می دهد و تولید کاردانو را آسان تر می کند.

XRP چگونه کار می کند؟

ریپل یا XRP در سال 2012 به عنوان یک سیستم طراحی شده برای انتقال یکپارچه ارزهای فیات شکل گرفت. موسسات مالی می توانند از XRP برای تکمیل نقل و انتقالات پولی فرامرزی استفاده کنند. یک فرد در یک کشور می تواند یک ارز فیات را به XRP تبدیل کند که به شخص دیگری منتقل می شود و دوباره به ارز فیات در منطقه محلی خود تبدیل می شود. این کار اجازه می دهد مدیریت ارزهای فیات سریع تر، کم هزینه تر و به طور بالقوه ایمن تر باشد.

ریپل دسترسی به بلاک چین خود را محدود به تایید کننده های مؤسس می کند که اجازه می دهند تراکنش ها به جلو حرکت کنند. افراد می توانند از طریق گره های منحصر به فردی که مجوز اعتبارسنجی فعالیت های زنجیره را دریافت می کنند، به بلاک چین دسترسی داشته باشند. بلاک چین ریپل به گونه ای طراحی شده است که برای بانک ها و سایر ارائه دهندگان خدمات مالی قابل دسترسی باشد. این امر بر سادگی در مدیریت نقل و انتقالات پولی با اطمینان از اینکه (فقط کسانی که نظارت بر پرداخت پول دارند می توانند از آنها استفاده کنند)، تأکید می کند.

مقایسه کاردانو و ریپل

موارد مقایسه کاردانو و ریپل

یکی از موارد مقایسه کاردانو و ریپل در این است که ارز دیجیتال کاردانو ADA است، در حالی که ارز دیجیتالی که ریپل ارائه می دهد XRP نام دارد. زبان های این پلتفرم نیز متفاوت است. کاردانو به زبان Haskell و ریپل به زبان ++C نوشته شده است.

مورد دیگر مقایسه کاردانو و ریپل در این است که کاردانو یک پلتفرم بلاک چین شناخته شده است که از سال 2016 مورد استفاده قرار گرفته است. این پلتفرم نه تنها به عنوان یک صرافی ارزهای دیجیتال استفاده می شود، بلکه ارز دیجیتال خود را نیز برای ارائه در بازار دارد. نام کاردانو از جرولامو کاردانو که یک ریاضیدان تاثیرگذار در دهه 1500 بود، گرفته شده است. سیستم کریپتوکارنسی کاردانو ادعا می کند که آنها نسل سوم بلاک چین هستند، به این معنی که می توانند مشکلات نسل دوم را حل کنند.

ریپل یک شبکه ارز دیجیتال است که در آن افراد می توانند تسویه حساب ها را انجام دهند، انواع مختلفی از ارزهای دیجیتال را مبادله کنند و به طور کلی یک پروتکل پرداخت داشته باشند. این شبکه توسط آزمایشگاه ریپل که در ایالات متحده مستقر است طراحی شده است. پورتفولیوی شبکه بسیار متنوع است. هدف اولیه این شرکت ارائه یک شبکه پرداخت بزرگ بود و چند سال بعد آنها ارز دیجیتال خود را راه اندازی کردند و اکنون یکی از محبوب ترین سیستم های تراکنش پرداخت است.

کاردانو و ریپل هر دو به شرکت ‌کنندگان و کاربران اجازه می‌ دهند پول و ارز انتقالی خود را مدیریت کنند اما این دو بلاک چین تفاوت‌ های قابل توجهی در رویکردشان دارند. شبکه کاردانو دارای عملکرد قرارداد هوشمند و پشتیبانی از طیف گسترده ای از برنامه های غیرمتمرکز یا dApps است که با اجماع از طریق سیستم اثبات سهام به دست آمده است. در مقایسه با کاردانو، ریپل در درجه اول برای انتقال پول در سراسر مرزها استفاده می شود، به علاوه از یک بلاک چین استفاده می کند که برای دستیابی به اجماع به گره های مشارکت کننده متکی است. ریپل را نمی توان استخراج کرد، زیرا کل عرضه آن توسط اپراتورهای بلاک چین دیکته می شود و اطمینان حاصل می شود که تنها مقدار لازم سکه در یک زمان در دسترس خواهد بود.

در حالی که کاردانو و ریپل هر دو ارزهای رمزنگاری شده قابل توجه در بازار امروز هستند، اما با استفاده از مکانیسم‌ های مختلفی عمل می‌کنند. در مقایسه کاردانو و ریپل، باید گفت کاردانو برای استفاده عمومی در دسترس است، در حالی که ریپل برای استفاده در بانکداری خصوصی طراحی شده است. ریپل همچنین بر انتقال کارآمد ارزش تمرکز دارد، در حالی که کاردانو عمدتاً بر روی تقویت یک اکوسیستم پر جنب و جوش از برنامه های غیرمتمرکز یا dApps تمرکز می کند.

از دیگر موارد مقایسه کاردانو و ریپل می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تاثیرات قیمت

قیمت‌ های بازار کاردانو در مقایسه با سایر ارزهای دیجیتال به روش‌ های مشابهی تحت تأثیر قرار می‌ گیرد. این قیمت ها براساس تقاضای بازار و شرایط عمومی بازار تغییر می کند.

قیمت‌ های ریپل از طریق کاهش تورم تغییر می ‌کنند و زمانی رخ می ‌دهد که قیمت کالاها کاهش می ‌یابد و منجر به افزایش قدرت خرید می ‌شود. در حالی که حداکثر عرضه 100 میلیارد توکن ریپل در بازار وجود دارد، بخشی از این توکن ها باید در هر تراکنش از بین بروند تا حداکثر عرضه موجود تنظیم شود.

استخراج

کاردانو و ریپل

در حالی که می توانید کاردانو را از طریق استیک استخراج کنید، نمی توانید همین کار را برای ارز دیجیتال ریپل یعنی XRP انجام دهید. ریپل از سیستمی استفاده می ‌کند که در آن سازندگان ارز، توکن‌ ها را ضرب کرده و در اختیار بانک‌ ها و سایر طرف‌ های شرکت‌ کننده قرار می ‌دهند. هیچ شرکت کننده دیگری قادر به استخراج توکن ریپل نیست.

زمان معامله

یکی دیگر از پارامترهای مقایسه کاردانو و ریپل در مورد زمان معامله است. زمان لازم برای تکمیل تراکنش براساس واحد پولی متفاوت خواهد بود. در بیشتر موارد می توانید تراکنش را با کاردانو در کمتر از یک دقیقه انجام دهید. اما از آنجایی که برای اطمینان از برگشت ناپذیری کامل معامله، نقل و انتقالات بیشتری در زنجیره ضروری است، ممکن است این کار تا بیست دقیقه طول بکشد تا تراکنش کاملاً ایمن باشد.

ریپل خیلی سریعتر کار می کند، زیرا مدیریت معاملات کمتر از یک دقیقه طول می کشد. یک دقیقه اغلب حداکثر مدت زمانی است که یک انتقال در شبکه ریپل طول می کشد. بازه زمانی به طور قابل توجهی کوتاهتر از آنچه که در هنگام تلاش برای پرداختن به یک انتقال بانکی سنتی انتظار می رود است.

اعتبار سنجی

کاردانو برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها در شبکه از پروتکل اجماع اثبات سهام اوروبوروس استفاده می کند. پروتکل اجماع اثبات سهام اوروبوروس در مقایسه با سایر شبکه ‌ها از جمله اتریوم و یا بیت‌ کوین بی‌ نهایت مقیاس‌ پذیر و کارآمد می باشد. در همین حال، ریپل از مکانیزم اثبات سهام مانند کاردانو و یا سیستم اثبات کار مانند بیت کوین استفاده نمی کند. در مقابل، ریپل نیز متکی به پروتکل اجماع برای تایید موجودی حساب ها و تراکنش های درون شبکه خود می باشد. در واقع ریپل مجموعه‌ ای از اعتبارسنجی ‌ها را که تراکنش‌ های شبکه را تأیید می کنند، انتخاب می کند. همچنین انتظار می‌رود که در رابطه با میزان غیر متمرکز بودن آن، سوالاتی ایجاد کند. در حالی که این احتمال وجود دارد که چنین چیزی باشد، باید این مورد را نیز در نظر داشت که مرکزی بودن نه تنها اشتباه نیست، بلکه باعث کارآمدتر شدن برخی از فرآیند ها می شود.

چه چیزی کاردانو و ریپل را شبیه هم می کند؟

شباهت کاردانو و ریپل

در کنار بیان تفاوت ها و مقایسه کاردانو و ریپل شاید بد نباشد به شباهت های آن ها نیز اشاره کنیم.

ارزش ها

این توکن ها برای استفاده افراد در بازار امروزی آسان است. ارزش کاردانو تا سپتامبر 2021 حدود 2 دلار بود، در حالی که ارزش بازار آن حدود 65 میلیارد دلار است. ریپل یا XRP دارای ارزشی در حدود 90 سنت با سقف 40 میلیارد دلار است. این دو ارز دارای روند قیمتی مشابهی هستند، زیرا در اکثر شرایط ارزش آنها با هم افزایش و کاهش می یابد.

انرژی کمتر

طراحی استفاده از Cardano و Ripple تضمین می کند که آنها به اندازه بیت کوین انرژی مصرف نخواهند کرد. کاردانو نیاز به سیستم ماینینگ نداشته و از الگوریتم دیگری قدرت میگیرد. دسترسی ریپل نیز محدود است و تضمین می کند که برای تراکنش های مختلف از توانی بیش از حد لازم استفاده نمی کند.

ریپل هولد کنیم یا کاردانو؟

ریپل و کاردانو پلتفرم های متفاوتی هستند. یکی برای پرداخت و دیگری برای بلاک چین است. کاردانو با کار کردن بر روی پروتکل‌های اثبات سهام، آن را تبدیل به یکی از سریع‌ ترین و بزرگ ترین شرکت‌ های جهان در زمینه کریپتو می کند. در حالی که XRP به عنوان یک رمز ارز، توسط ریپل توسعه یافته است و زمان تراکنش آن در مقایسه با شرکت های کریپتویی دیگر بسیار کمتر هست. این رمز ارز را می توان به عنوان یکی از سریع ترین و کم هزینه ترین ارزهای دیجیتال در نظر گرفت. XRP دارای بیش از 150 بانک متصل به خود و مجوز ISC می باشد، در حالی که کاردانو دارای مجوز Apache است. کاربران می‌توانند تحت تصمیمات شخصی و یا تقلید از سرمایه‌ گذاری‌ های موفق ‌ترین اعضای جامعه، سرمایه ‌گذاری کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

جدول مقایسه کاردانو و ریپل

پارامترهای مقایسه کاردانو ریپل
محل استقرار زوگ، سوییس سان فرانسیسکو، امریکا
سال تاسیس 2017 2012
بنیانگذاران چارلز هاسکینسون کریس لارسن و جد مک کالب
توسعه دهندگان بنیاد کاردانو، IOHK، و EMURGO آزمایشگاه شرکت ریپل
ارز دیجیتال ADA XRP
زبان مورد استفاده Haskell ++C
قیمت ها براساس تقاضا و شرایط عمومی بازار از طریق کاهش تورم
زمان معامله تا 20 دقیقه تا 1 دقیقه
استخراج استیک ضرب توکن
حداکثر عرضه 45 میلیارد 100 میلیارد
نوع معامله قراردادهای هوشمند معاملاتی که توسط بانک ها انجام می شود

 



:: برچسب‌ها: کاردانو , ریپل ,
:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 بهمن 1401 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد