نوشته شده توسط : علی محمدی پور

اندیکاتور VWAP معیاری است که معمولاً در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. این معیار (قیمت میانگین وزنی حجمی،VWAP) نسبتی است از قیمت تجمعی سهام به حجم تجمعی معامله شده در یک دوره زمانی معین. به عبارت دیگر این معیار از نسبت میانگین قیمت سهم برای یک سهم در مقایسه با حجم کل سهام معامله شده در یک بازه زمانی خاص به دست می آید. این معیار به سرمایه گذاران و تحلیلگران کمک می کند تا قیمت فعلی یک سهام را ارزیابی کنند و تعیین کنند که آیا قیمت بیش از حد یا کمتر از میانگین قیمت معاملات در روز است. اغلب این اطلاعات برای تسهیل ورود یا خروج از یک موقعیت استفاده می شود.

اندیکاتور VWAP به عنوان یک معیار برای تعیین کیفیت اجراها در سفارشات بزرگ استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر یک مدیر پورتفولیو بخواهد هزاران سهم را خریداری کند اما همچنین بخواهد موقعیتی را کمتر از میانگین قیمت روز خریداری کند، VWAP معمولاً قیمتی است که باید شکست بخورد.

درک اندیکاتور VWAP

آشنایی با اندیکاتور VWAP

اندیکاتور VWAP یک معیار قیمت روزانه است که می تواند برای کمک به سرمایه گذاران در تصمیم گیری در مورد اتخاذ رویکرد فعال یا غیرفعال برای ورودی به یک پوزیشن استفاده شود. همچنین می تواند برای تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از یک امنیت خاص مفید باشد. بسیاری از معامله گران از VWAP برای کمک به خرید با قیمت های نسبتا ارزان و یا فروش با قیمت های نسبتاً بالاتر استفاده می کنند.

اندیکاتور VWAP به عنوان یک خط میانگین متحرک در نمودار نمایش داده می شود. خط یک میانگین متحرک است که ارزش قیمت معامله شده بر کل حجم را معمولاً در نمودار روزانه دنبال می کند.

به بیان خیلی ساده اندیکاتور با استفاده از ترکیب تاثیرگذاری حجم معاملات با قیمت، ابزاری کاربردی را در اختیار تحلیلگران فنی یا تکنیکال قرار می ‌دهد. با استفاده از این اندیکاتور میانگین موزون حجمی قیمت یک نماد برای یک بازه زمانی مشخص می شود.

از آنجا که VWAP میانگین واقعی قیمت سهام را با فاکتورگیری حجم معاملات در یک نقطه قیمتی خاص و نه بر اساس قیمت پایانی مشخص می‌کند، به همین دلیل ابزاری عالی برای درک روند فعلی و آینده یک اوراق بهادار و وزنی است که اکثر معامله گران در آن قیمت گذاری می شوند.

یافتن میانگین قیمت اوراق بهادار صرفاً بر اساس ارزش پایانی، اغلب تصویری نادرست از سلامت سهام ارائه می دهد. این مورد چارچوب‌های زمانی و نوسانات قیمت و حجم را در نظر نمی‌گیرد.

محاسبه اندیکاتور VWAP

محاسبه اندیکاتور VWAP

VWAP با استفاده از قیمت افتتاحیه برای هر روز و تنظیم در زمان واقعی تا پایان جلسه محاسبه می شود. بنابراین، محاسبه فقط از داده های روزانه استفاده می کند. فرمول محاسبه VWAP به شرح زیر است:

VWAP = (قیمت معمولی تجمعی x حجم) / حجم تجمعی

VWAP = (Cumulative typical price x volume)/cumulative volume

یا:

محاسبه اندیکاتور VWAP

محاسبه با قیمت معمولی (TP)، قیمت اولین خط یا کندل تکمیل شده در نمودار شروع می شود و به این معنی است که بستگی به بازه زمانی نمودار مشاهده شده دارد. به عنوان مثال، در نمودار پنج دقیقه ای، این قیمت معمولی اولین میله یا کندل (شمع) پنج دقیقه ای است. این سطح قیمت، میانگین قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن کندل است. مثال زیر را با استفاده از این ورودی های از پیش انتخاب شده در نظر بگیرید: 

[(H+L+C)/3]، اگر H = 44.54، L = 43.96 و C = 44.28

TP = (44.54+43.96+44.28) / 3 = 44.26

مرحله بعدی در محاسبه VWAP، ضرب TP در حجم (V) در دوره اندازه گیری برای یافتن حجم کل قیمت (TPV) است. اگر V = 35000 باشد، TPV به صورت زیر محاسبه می شود:

TPV = 44.26 * 35000 = 1549000

VWAP برای اولین کندل به قیمت معمولی تبدیل می شود. زیرا مولفه حجم در اولین تکرار محاسبه لغو می شود. با این حال، همه چیز برای کندل بعدی تغییر می کند. سپس فرمول قیمت و حجم تجمعی را در روش زیر برای کندل دوم و به طور مشابه برای هر کندل بعدی پس از آن محاسبه می کند:

[TPV(شمع 1) + TPV (شمع 2]) / [V (شمع 1) + V (شمع 2)]

اگر فرض کنیم کندل دوم با قیمت معمولی 43.96 و حجم 32000 بسته شود، قیمت و محصول حجمی کندل دوم 1406720 خواهد بود. این مقدار برای کندل اول به TPV اضافه می شود. VWAP کل در حال اجرا، حجم و اطلاعات قیمت را در طول روز نگه می دارد تا VWAP فعلی را در زمان واقعی ارائه دهد.

بنابراین، برای ادامه مثال، VWAP را می توان با تقسیم مجموع TPV بر مقدار حجم تجمعی 67000 (35000 از کندل 1 و 32000 از کندل 2) محاسبه کرد. بنابراین، VWAP بعد از کندل دوم به صورت زیر بدست می آید:

VWAP = 1549000 + 1406720 / 67000 = 44.11

این شاخص برای هر دوره زمانی محاسبه می شود تا VWAP را برای هر نقطه داده در نمودار سهام روزانه نشان دهد. این کار به طور خودکار توسط الگوریتم های پلتفرم نمودار انجام می شود. بنابراین، معامله گر فقط باید یک بازه زمانی درون روز را مشخص کند تا نتایج محاسبه VWAP را ببیند.

اندیکاتور VWAP به شما چه می گوید؟

کاربرد اندیکاتور VWAP

خریداران نهادی و سازمانی بزرگ و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از نسبت VWAP برای کمک به ورود یا خروج از سهام با کمترین تأثیر ممکن در بازار استفاده می‌کنند. بنابراین، در صورت امکان، موسسات سعی می کنند زیر VWAP خرید کنند یا بالاتر از آن بفروشند. به این ترتیب اقدامات آنها به جای دور کردن قیمت، قیمت را به سمت میانگین می برد.

معامله گران ممکن است از VWAP به عنوان یک ابزار تأیید روند استفاده کنند و قوانین معاملاتی را پیرامون آن ایجاد کنند. به عنوان مثال، زمانی که قیمت بالاتر از VWAP است، ممکن است ترجیح دهند موقعیت های خرید (لانگ) را شروع کنند. هنگامی که قیمت کمتر از VWAP است، ممکن است ترجیح دهند که پوزیشن های شورت (فروش) را شروع کنند.

استفاده از اندیکاتور VWAP

به دلایلی که قبلا ذکر شد، اکثر معامله‌گران حرفه‌ای موافق هستند که VWAP هنگام معامله در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت تأثیرگذار و مفید است. استراتژی‌های معاملات روزانه با استفاده از VWAP ممکن است به سادگیِ خرید اولین قیمت پایانی بالاتر از VWAP به عنوان ورودی و فروش در یک نقطه از پیش تعیین شده بالاتر از آن باشد. اما اغلب، استراتژی‌ های معاملاتی کمی پیچیده‌تر از آن هستند. دلیل این امر این باور رایج در میان معامله‌گران حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای است که تاجران سازمانی از VWAP به عنوان یک معیار استفاده می‌کنند. معامله گران اغلب معتقدند که شناخت این پویایی باید در استراتژی معاملاتی لحاظ شود.

در نتیجه، یک معامله گر ممکن است از اندیکاتور VWAP به عنوان فیلتری برای فعالیت خود استفاده کند که ممکن است تنها زمانی که قیمت کمتر از VWAP باشد و یا زمانی که قیمت بالاتر از VWAP باشد درگیر آن باشند. این فیلتر مبتنی بر این دیدگاه است که خریدارانی که معیار را شکست می‌دهند، بیشتر از زمانی که قیمت بالاتر از VWAP است، پشتیبانی ایجاد می‌کنند. این فیلتر برای روزهایی است که قیمت به صورت نسبتاً جانبی به خوبی کار می کند.

استفاده از اندیکاتور vwap

در مقابل، سایر معاملات ممکن است تاکتیک مخالف را ترجیح دهند. بنابراین، آنها فرض می‌کنند که ورود برای خرید یک سهام فقط زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت بالاتر از VWAP باشد و ورودی‌های کوتاه‌ فروش فقط زمانی باید انجام شوند که قیمت کمتر از آن باشد. این فیلتر مبتنی بر این دیدگاه است که ناظران معیار نمی توانند قیمت مورد نظر خود را به دست آورند و مجبور خواهند شد سهام را بیشتر به سمت روند آن روز پیش ببرند. این فیلتر برای روزهایی که روند مشخصی برای آن روز داشتند، چه صعودی یا نزولی، به خوبی کار می کند.

به نظر نمی‌رسد که هیچ یک از تاکتیک‌هایی که در تعداد زیادی از معاملات اجرا می‌شوند، مزیت آماری را حفظ کنند. بنابراین معامله گران اغلب رویکردهای VWAP خود را با نشانه ها و تاکتیک های دیگر ترکیب می کنند. این کار به آنها کمک می کند تا بسته به اینکه چگونه عملکرد قیمت روز را درک می کنند، با فیلتر سودآورتری کار کنند.

به عنوان مثال، یک معامله گر همچنین می تواند از VWAP در ارتباط با باندهای بولینگر (ابزاری در تحلیل تکنیکال) استفاده کند. اینها مجموعه‌ای از خطوط روند هستند که به وسیله دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی)، به دور از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت یک اوراق بهادار که می‌تواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود، ترسیم شده است. (معامله بر اساس سیگنال باند بولینگر یا بالعکس).

شاید جالب ترین استفاده از تجارت VWAP مربوط به برنامه نویسانی باشد که انحراف استاندارد محدوده قیمت را به VWAP ایجاد کرده اند. این کار باعث ایجاد مناطق قیمت در بالا و پایین VWAP می شود که به طور شگفت انگیزی اقدامات پشتیبانی و مقاومت در زمان واقعی را قوی می کند.

نمودار و مثالی از اندیکاتور VWAP

(نمونه زیر را ببینید).

محاسبه و مثالی از اندیکاتور VWAP

مثال فرضی زیر را از یک نسخه کمی پیچیده تر از VWAP در نظر بگیرید. این نمودار یک بازه زمانی 5 دقیقه‌ای را در مدت زمان کمی بیش از دو روز نشان می‌دهد. خط VWAP نشان داده شده در اینجا (خط آبی) یک فیلتر استراتژی عالی در روز را ایجاد می کند. همه روزها به این شکل معامله نمی شوند، اما این دو روز نشان دهنده یک عمل قیمت نسبتاً جانبی بود و در چنین شرایطی، معامله گران روزانه دوست دارند یک برنامه برای بازی داشته باشند. یک استراتژی برای انجام معاملات بر اساس بازگشت به میانگین قیمت در روز در اینجا به خوبی کار خواهد کرد. در این میان، نشانگر VWAP بسیار مفید می شود.

هنگامی که مناطق اضافی به نمودار اضافه می شود که نشان دهنده فاصله های آماری قابل توجهی از خط VWAP است، آنها می توانند دستورالعمل های عالی برای شروع موقعیت های خرید (در مناطق پشتیبانی) یا موقعیت های فروش اولیه (در مناطق مقاومت) ارائه دهند. یک رویکرد برای معامله ممکن است شروع یک ورود طولانی مدتی باشد که قیمت در یک منطقه پشتیبانی بسته می‌شود، (با دستور توقف ضرر، stop loss، در خارج از دورترین خط منطقه و هدف سود در خط VWAP.) شروع مشابه برای فروش کوتاه در مقاومت نیز می تواند به کار گرفته شود.

توجه داشته باشید که مناطق حمایت و مقاومت روزهای گذشته نیز می توانند بازارهای قابل توجهی برای روزهای آینده که قیمت در حال حرکت است، باشد.

چرا قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) مهم است؟

چرا قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) مهم است؟

VWAP توسط معامله‌گرانی استفاده می‌شود که می‌خواهند نشانه‌ای از قیمت اوراق بهادار را در طول زمان مشاهده کنند. همچنین توسط معامله گران بزرگتر که باید اطمینان حاصل کنند که معاملات آنها قیمت اوراق بهاداری را که می خواهند بخرند یا بفروشند تغییر نمی دهد، استفاده می شود.

برای مثال، یک صندوق تامین سرمایه ممکن است از ارسال سفارش خرید برای قیمتی بالاتر از VWAP اوراق بهادار خودداری کند تا از افزایش مصنوعی قیمت آن اوراق جلوگیری کند. به همین ترتیب، ممکن است از ارسال سفارشات بسیار پایین تر از VWAP خودداری کند، به طوری که قیمت با فروش آن پایین نیاید.

از آنجایی که این اندیکاتور قیمت و حجم را در ارزش خود ترکیب می کند، اکثر تحلیلگران، اندیکاتور VWAP را نمایانگر چیزی بیشتر از میانگین قیمت واقعی سهام می دانند. محاسبه VWAP مستقل از قیمت بسته شدن سهام است و مستقیماً بر قیمت بسته شدن سهام تأثیر نمی گذارد.

از آنجایی که محاسبه VWAP بر اساس داده‌های تاریخی است، همچنان به عنوان یک شاخص عقب مانده در نظر گرفته می‌شود، اما این امر معامله‌گران را از استفاده از این معیار برای ایجاد سطوح حمایت و مقاومت مناسب برای معاملات روزانه باز نمی‌دارد. علاوه بر این، از آنجایی که معامله‌گران نهادی و سازمانی از VWAP به عنوان معیاری برای فعالیت‌های اجرایی استفاده می‌کنند، سطح قیمت VWAP بسیار تأثیرگذار در اقدام قیمت روزانه در نظر گرفته می‌شود.

تفاوت بین قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) و میانگین متحرک ساده

مانند VWAP، میانگین متحرک ساده به معامله گران دیدگاه کمتری نسبت به روند اخیر قیمت اوراق بهادار می دهد. با این حال، برخلاف VWAP، میانگین متحرک ساده، سطح حجم معاملات آن امنیت را در نظر نمی گیرد. این به این دلیل است که VWAP تغییر قیمت هر روز را با مقدار حجمی که در آن روز اتفاق می‌افتد وزن می‌کند، در حالی که میانگین متحرک ساده به طور ضمنی فرض می‌کند که تمام روزهای معاملاتی دارای سطح یکسانی از حجم هستند.



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

بازارهای مالی در دنیا طرفداران زیادی دارد اما نکته حائز اهمیت این است که در صورتی که شما بدون داشتن هیچ گونه آموزشی وارد این دنیا از بازارهای سرمایه شوید، قابلیت این را خواهید داشت که تمامی سرمایه خود را از دست بدهید، یکی از مهم ترین الگوها در شناخت روند بازار و پیش بینی قیمت برای آینده الگوی دوقله سقف و کف است. در تحلیل تکنیکال، حمایت ها و مقاومت ها از اهمیت بالایی برخوردارند؛ اما الگوهایی وجود دارند که تغییر در روند کنونی را نشان می‌ دهند و با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته می‌ شوند. این الگوها از جمله ابزارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال می‌ باشند که بسیار حائز اهمیت هستند. زمانی‌ که یک الگوی بازگشتی تشکیل می‌شود، روند قبلی متوقف شده و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد می‌شود. در واقع، شکل‌گیری یک الگوی بازگشتی حاکی از آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار کاسته شده است.

الگو دو قله

الگو دو قلهاین الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت روندی صعودی را در پیش گرفته باشد، فلسفه الگوی دو قله به این معناست که خریداران یک بار قیمت را بالا برده اند اما فروشندگان با حجم بسیار بالایی قیمت را به پایین کشاندند، قیمت از یک محدوده مجدد به همان محدوده قبلی حمله می کند اما این بار هم فروشندگان در همان محدوده قیمت را ریجکت می کنند و قیمت از آن جا به همان محدوده بازگشت اولیه می رسد، در چنین شرایطی شکل تشکیل شده قیمت شباهت زیادی به دو قله می شود، با توجه به اینکه معامله گران بازارهای مالی این الگو را به خوبی می شناسند در برگشت دوم به ناحیه قله، سیو سود می کنند و یا معاملات خود را می فروشند، چرا که این الگو نشان از ناتوانی خریداران برای بالا بردن قیمت است.

اعتبار الگو دو قله

اعتبار الگو دو قله

  • ارتفاع عمودی قله‌ ها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز است.
  • معمولا در اولین قله (ناحیه A) حجم معاملات زیاد است؛ زیرا اکثر بازیگران (در یک بازار دوطرفه) در این ناحیه موقعیت فروش را برای خود انتخاب می‌ کنند. 
  • اگر قیمت در زیر خط گردن (خطی که به موازات ناحیه B کشیده شده) با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، نشان‌ دهنده کامل شدن الگوی سقف دوقلو است، در غیر این‌ صورت نمی‌ توان درباره کامل شدن این الگو اظهار نظر کرد.

هدف قیمتی الگوی دو قله به اندازه ارتفاع کف قله تا نوک قله است، در صورتی که قیمت حمایت کف را بشکند می توان روی پولبک آن اطمینان بیشتری داشت که این دو قله باعث ریزش خواهد شد، در صورتی که به پایین آن حمایت نیامد نباید برای فروش اقدامی کنید چرا که می تواند قیمت تا محدوده نوک قله بالا برود؛ زمانی تحلیل شما اشتباه است که قیمت از نوک قله بالا برود، چرا که قیمت می تواند تا 3 بار این حرکت را انجام دهد و به اصطلاح 3 قله بزند.

نکات مهم در مورد دو قله

  1. دقت داشته باشید این الگو، یک الگو بازگشتی بوده و باید در یک روند صعودی تشکیل شود چرا که ناتوانی خریداران در بالا بردن قیمت را دارد، لذا در صورتی که در یک روند نزولی دو قله مشاهده کردید، اشتباه تشخیص داده اید، چرا که خاصیت الگو سقف دو قلو یا 2 قله این است که روند صعودی را برگرداند و به روند نزولی تبدیل کند.
  2. ارتفاع دو قله نباید زیاد باشد طوری که بتوان تشخیص داد که این قله ها در مجاورت هم هستند.
  3. تا شکست ناحیه حمایتی به بازار برای فروش اقدام نکنید.

الگو کف دو قلو

الگو کف دو قلوالگوی دو کف دقیقا مشابه الگوی دو قله است اما با این تفاوت که به جای اوج قیمت، کف قیمتی وجود دارد. هنگامی‌ که قیمت به کم‌ ترین مقدار خود برسد و سپس حمایت شود و به یک نقطه بالاتر برسد، آماده است تا دوباره کاهش یابد و به کف برسد. بعد از ریزش به کف، قیمت حمایت می‌ شود و به نقطه بالای قبلی می‌ رسد و به این نحو یک الگوی دو دره تشکیل می‌ شود. الگوی دو دره با نام دیگری هم شناخته می‌ شود که بهتر است آن را بدانید؛ الگوی کف دو قلو نام دیگر الگوی دو دره است. در تصویر بالا نمونه‌ ای از الگوی کف دوقلو را مشاهده می‌ کنید.

اعتبار الگو کف 2 قلو

ارتفاع عمودی قله‌ ها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز است.

حجم فروش در دره اول زیاد بوده و و در دره دوم کم می شود، کم بودن فشار فروش می تواند آلارمی برای بالا رفتن قیمت باشد، ترکیب الگوهای قیمتی با اندیکاتورها می توان به شما اطمینان بیشتری نسبت به تحلیل های شما بدهد لذا می توانید برای تائیدیه بیشتر و کم کردن ریسک معاملاتی خود از اندیکاتورها نیز استفاده کنید، لازم به ذکر است که حتما مدیریت سرمایه را در معاملات خود رعایت کنید و به درک درستی از روانشناسی بازار رسیده باشید.

اگر قیمت بالای خط مقاومتی که قیمت در آنجا بوده است تثبیت بدهد به اعتبار این الگو می افزاید و می تواند با توجه به هدف قیمتی الگو قیمت را به بالا پرتاب کند.

نکات مهم در مورد کف دو قلو

  1. دقت داشته باشید این الگو، یک الگو بازگشتی بوده و باید در یک روند نزولی تشکیل شود چرا که ناتوانی فروشندگان در پایین بردن قیمت را دارد، لذا در صورتی که در یک روند صعودی کف دو قلو مشاهده کردید، اشتباه تشخیص داده اید، چرا که خاصیت الگو کف دو قلو این است که روند نزولی را برگرداند و به روند صعودی تبدیل کند.
  2. ارتفاع کف دو قلو نباید زیاد باشد طوری که بتوان تشخیص داد که این دره ها در مجاورت هم هستند.
  3. تا شکست ناحیه مقاومتی به بازار برای خرید اقدام نکنید.

لازم به ذکر است که همان طور که در مورد سقف دو قلو امکان ایجاد سه قله نیز وجود دارد این مورد نیز در کف 3 قلو صدق می کند، لذا قیمت می تواند سه بار برخورد کند به کف و سپس بالا برود، دقت کنید که 3 قله یا 3 دره اعتبار بیشتری نسبت به 2 قله یا 2 دره دارد، اما الگویی به اسم 4 قله یا 4 دره نداریم و زمانی که چنین حالتی را دیدید، باید این آلارم برای شما فعال شود که هم اکنون در فاز تریدینگ رنج هستید.

زمانی این الگو شکست می خورد که قیمت کف دو دره را بشکند و باز هم به پایین بیاید.

تشخیص راحت الگوها با نمودارهای قیمتی

تشخیص راحت الگو ها با نمودارهای قیمتی

همان طور که می دانید در بازارهای مالی قیمت را می توانید در انواع نمودارهای قیمتی ببینید، راحت ترین نوع تشخیص 2 قله استفاده از نمودارهای خطی است، چرا که این نمودار با حذف نویزهای معاملات تریدرهای خطوطی یکدست و کلی را به شما نشان خواهد داد و می توانید با استفاده از این نمودار 2 قله بودن سقف یا کف را تشخیص دهید، می توانید علاوه بر استفاده از هدف قیمتی الگو، استفاده از ابزارهای تحلیلی همچون فیبوناچی نیز بسیار مناسب است، استفاده از این ابزار برای پیدا کردن اهداف آینده قیمتی را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید!


فیبوناچی در دو قله

نتیجه گیری:
الگوهای بازگشتی برای معامله گران بسیار حائز اهمیت بوده چرا که تفکرات بیشتر معامله گران بر این است اگر الگو بازگشتی در یک روند صعودی یا نزولی دیده شود احتمال برگشت قیمت بسیار بالاست، لذا بیشتر تریدرها با دیدن الگو سقف 2 قلو یا 3 قلو (دو قله و سه قله) در یک روند صعودی، به فکر سیو سود یا فروش دارایی های خود می افتند و برعکس در صورتی که قیمت در یک روند نزولی الگوی بازگشتی کف دو قلو و 3 قلو (2 دره یا 3 دره) اتفاق بیوفتد خریداران بازار سهام و یا ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) در آن محدوده خریدار هستند.



:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 خرداد 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

با توجه به شرایط نزولی بودن بازار ارزهای دیجیتال و ضررهای عظیم ناشی از افزایش نرخ بهره فدرال رزرو برای اولین بار، اکثر ارزهای دیجیتال حداقل 20 درصد در هفته گذشته سقوط کرده اند. توکن لونا، آینده شبکه قراردادهای هوشمند Terra، در هفته گذشته متحمل یک شکست بد و یک افت 100 درصدی عجیب شد که بی شباهت به سقوط آزاد نبود. علاوه بر این، استیبل کوین ترا با نماد UST دچار دپیگ شد و بیش از 90 درصد سقوط کرد و به 0.19 دلار رسید. Luna سرمایه گذارانش را وحشت زده کرد و آن را در معرض خطر تقریباً صفر قرار داد. تنها پس از یک سری اقدامات حمایتی از سوی Luna Guard و جامعه Terra بود که قیمت UST اندکی بهبود یافت. اما همچنان با توجه به روند اخیر ارز دیجیتال لونا، چنین به نظر می رسد که اوضاع برای اکوسیستم Terra چندان مناسب نیست، زیرا قیمت LUNA همچنان در حال اصلاح است. اینکه علت ریزش لونا چه بود و چه عاملی باعث اصلاح جدی این ارز دیجیتال شد را می خواهیم در این مقاله مورد بررسی قرار دهیم.

علت ریزش لونا چیست؟

علت ریزش لونا چیست؟

با توجه به ریزش های احتمالی ارز دیجیتال لونا، شرکت توسعه دهنده بلاک چین این ارز دیجیتال که همان شبکه ترا بوده که میزبان دو رمزارز ترا(UST) و لونا(LUNA) است. شبکه ترا توسعه دهندگان را برای ایجاد بلاک چین های سفارشی و اپلیکیشن های غیرمتمرکز، توکن های غیر قابل تعویض(NFT)، نسل سوم اینترنت و الگوریتم های اثبات سهام توانمند می سازد. این شبکه به بلاک چین های دیگر از جمله اتریوم، زنجیره هوشمند بایننس و هارمونی متصل است که تاثیر بسیاری بر دیفای دارد.

توکن های بومی شبکه ترا دارای عملکردهای مختلفی است، زیرا ارز ترا به نوعی استیبل کوین با ارزش ثابت 1 دلاری است که برای استیکینگ یا حفظ سود معاملاتی در شرایط پر تلاطم بازار مورد استفاده قرار می گیرد. البته این نکته را باید در نظر داشته باشید که ارز دیجیتال لونا، همانند دیگر ارزهای دیجیتالی دیگر، نوعی دارایی معاملاتی محسوب می شود که ارزش بازار آن براساس نوسانات بازار متغیر خواهد بود. استیبل کوین ترا توسط پشتوانه الگوریتمی به رمزارز لونا وابسته است. در حالت کلی استیبل کوین با نسبت یک به یک با سایر دارایی های فیزیکی مانند طلا یا ارزهای فیات مانند دلار حمایت و پشتیبانی می شود تا قیمتی ثابت در نوسانات بازار را در اختیار داشته باشد.

پشتوانه الگوریتمی از قرارداد هوشمند برای تنظیم خودکار قیمت دارایی های متصل به یکدیگر استفاده می کند. قراردادهای هوشمند در شبکه ترا اقدام به سوزاندن توکن لونا کرده تا توکن های جدیدی را ضرب کند و با حفظ قیمت ترا از تورم لونا جلوگیری کند. براساس این نظریه، همواره یک ترا به وسیله سوزاندن یک لونا بدست می آید.

علت ریزش لونا چه بود و برای شبکه ترا چه اتفاقی افتاد؟

برای شبکه ترا چه اتفاقی افتاد؟

با شروع ماه می ارز دیجیتال لونا، به تدریج پشتوانه دلاری خود را از دست داد و شبکه ترا نابسامان شد. ریزش لونا و شیب نزولی روند قیمتی آن موجب شد تا مقادیر بسیار زیادی لونا برای حفظ قیمت ترا ضرب شده و حجم در گردش این ارز دیجیتال در بازار بسیار زیاد شود. تمامی این شرایط منجر به افت شدید قیمت و در نهایت ریزش شبکه لونا شد. شرایط به حدی سخت و مشکل بود که منجر به افت شدید بازار ارز دیجیتال شده و تمامی این شرایط، علت ریزش لونا در این شرایط بازار شد.

شرایط ارز دیجیتال لونا به گونه ای بود که در بین ده رمزارز برتر به پایین ترین رتبه سقوط پیدا کرد. از دیگر پیامدهایی که این رویداد به همراه داشت، کاهش شدید سپرده گذاری در پلتفرم دیفای انکر بود. انکر از جمله کلیدی ترین پلتفرم استیکینگ برای ترا بوده که 20 درصد سود سالیانه به توکن های موجود اهدا می کند. 

البته برخی از متخصصان همواره پیش بینی می کردند که پرداخت سود سالیانه در نهایت مشکلاتی به همراه خواهد داشت، چرا که تمامی این مبالغ همانند چاپ اسکناس های بی پشتوانه خواهد بود. پروتکل انکر در نظر دارد تا این نرخ را به 4 درصد کاهش دهد اما این تصمیم گیری تاثیر چندانی بر روی ریزش لونا نخواهد داشت. کاربران بعد از اینکه ریزش لونا را مشاهده کردند، در تلاش بودند که دارایی های ترا را از حساب انکر خود خارج کرده و سپس در بازارهای ثانویه بفروشند. ریزش لونا در حدی بود که حتی ذخیره بیت کوین 3 میلیارد دلاری نتوانست از ریزش لونا جلوگیری کند. علاوه بر این شرکت مجبور شد بیت کوین های خود را فروخته و از این طریق سرمایه ی اولیه خود را از دست بدهد. 

ریزش لونا همچنان ادامه داشت تا جایی که ارزش لونا از بین رفت و برای صدور و ایجاد هر دلار نیاز به مینت های بسیار زیادی از لونا بود. این دو رمزارز با فروپاشی کامل به نقطه ای رسیدند که دیگر راهی برای برگشت به شرایط اولیه وجود نداشت. 

ترا نوعی استیبل کوین الگوریتمی است و بدان مفهوم است که پایداری آن ریشه در نوسانات بازار دارد، در چنین شرایطی در صورتی که یکی از ارزهای دیجیتال حمایت خود را از دست بدهد، رمزارز دیگر نیز ریزش خواهد داشت. در حال حاضر با شرایط سقوط قیمت ترا از پشتوانه یک دلاری خود، ترا در تلاش است تا عرضه توکن های لونا را افزایش داده تا بتواند با سوزاندن حجم بالایی این وضعیت را جبران کند. در صورتی که با این رویه، تنها فشار بیشتری بر روند رکودی بازار این دو رمزارز خواهد داشت.

اهمیت ریزش لونا در صنعت رمز ارز

بررسی علت ریزش لونا

بعد از اینکه علت ریزش لونا را متوجه شدید، باید گفت که این ریزش در مورد صنعت ارز دیجیتال دارای اهمیت بالایی است، چرا که منجر به حذف بیش از 15 میلیارد دلار از کل بازار رمزارز شد. این آسیب تنها محدود به شبکه لونا و ترا نخواهد بود، چرا که بسیاری از افراد این دو توکن را در پرتفوی خود داشتند و برای جبران ضررهای حاصله مجبور به فروش این دارایی های خود شدند و کل بازار کریپتو را درگیر شرایط رکود کردند. اهمیت دیگر ریزش لونا این بود که باعث ایجاد سوء ظن هایی در مورد استیبل کوین ها شد. چرا که ترا برخلاف دیگر استیبل کوین ها، یک استیبل کوین الگوریتمی بود، اما با پایداری تتر (USDT) و USDC نیز همواره با تردید و گمانه زنی هایی همراه بوده است. البته به غیر از این مساله سقوط ترا توجه بسیاری از سیاست مداران قدرتمند را به سمت خود جلب کرد. 



:: برچسب‌ها: ریزش لونا ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 خرداد 1401 | نظرات ()